Friday, April 27, 2007

بـــدحجـابــی


مبارزه با "بدحجابی" : "فقط گل ها بخوانند"


اداره اوقاف استان اصفهان با همکاری بسيج در رابطه با "طرح مبارزه بابد حجابی" متن زير را که بروی يک کارت زيبا نوشته شده و در پاکت بسيار زيبانری که بروی آن نوشته شده "فقط گلها بخوانند" گذاشته شده را ميان زنان به اصطلاح بد حجاب اصفهان پخش ميکند. در سمت چپ عکس کارت و پاکت را مشاهده ميکنيد.
متن کار فرهنگي:
بسم رب الزهرا
اي عزيز که خداوند تو را به سرپرستي خانواده ات برگزيد، غيرت و مردانگي را پيشه خود ساز تا به گروه مردان راه يابي و نيك بدان که پوشيدگي زنان، تبلور غيرت مردان آنهاست. پس با مردانگي، پاسدار حجاب ناموس خويش باش، آن گونه که غيرت تو را احساس کنند.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند غيور است و مردان غيرتمند را دوست دارد.
اي عزيز، بدان نمايش جاذبه هاي جنسي بدن زن، تأثير در جسم و جان و هورمون مردان بيگانه را به همراه دارد. پس مبادا با بي حجابي ناموسمان، در تولد اولاد ديگران سهيم باشيم که شيطان نيز سهامدار آنها خواهد شد و پوشيدگي زن، پادزهر اين نوع مشارکت است.
اي عزيز، ويژگيهاي جسمي زن، از اسرار، و حجاب، حافظ اسرار زيبائی های زن است، پس نبايد اسرار را بر نامحرمان افشا کنيم که بر خود خيانت روا داشته ايم و خداوند، خيانت پيشگان را دوست ندارد.
اداره آل اوقاف و امور خيريه استان اصفهان
امر به معروف حوزه مقاومت بسيج ٣ - امام حسين و يك فاطمهءالزهرا

برگرفته از: «پيک ايران» 5 ارديبهشت 1386- 25 آپريـل 2007







طرح امنيت اجتماعی و اخلاقی ؛ مبارزه با بدحجابی !؟

آخوند طباطبائی، نماینده مجلس و عضو فراکسیون اصولگرایان، گفت: کسانی که حاضر نیستند حجاب را رعایت کنند، از کشور بیرون روند چون در کشور اسلامی مثل ایران جایی برای آنها نیست.

پاسدار محمد حسین صفار هرندی، وزير ارشاد، گفت: مبارزه با بد حجابی، نوعی عبادت است و باید با افرادی كه از موضع غفلت وارد می شوند و در جامعه اسلامی قبح گناه را می شكنند برخورد كرد.

پاسدار غلا‌محسين الهام، وزير دادگستری و سخنگوی دولت، گفت: برخی پوشش‌های بانوان ناشی از ثروت زياد است!؟

سعيد مرتضوی، دادستان رژيـم، گفت: "زندان و تبعيد درانتظار مانکن های خيابانی است".

پـاسـدار اسماعيل احمدي مقدم، فرمانده نيروی انتظامي کل کشور، گفت: "کل تعداد افراد بدحجاب، متجاوز به حريم خصوصی و مزاحمان نواميس مردم که توسط نيروی انتظامی دستگير شده اند 150 هزار نفر هستند؛ اما بسياری از آنها پس از اخذ تعهد و مشاوره با روانشناسان متخصص رها شده اند، با گذشت سه روز از اجرای طرح مبارزه با بدحجابي تنها 13 نفر در سطح کشور به مراجع قضايي اعزام شدند، ماموران مخفی پليس ابتدا از سرنشينان خودروهای مزاحم نواميس مردم،عکسبرداری می کنند و سپس با مستندات با آنها برخورد می شود".

آغاز مبارزه با بدحجابی در شهرستان ها
"طرح مقابله و مبارزه با بدحجابی از هفته آينده به‌صورت كشوری و در همه استان‌ها اجرا خواهد شد".

اكنون وقتی در خيابان صادقيه راه می رويم در يك مكان نيروی انتظامی ايستاده و به دختران و زنان و مردان در مورد نحوه پوشش و حجابشان تذكر مي‌دهد و در چند قدمی آن‌طرف‌تر فروشندگان كراك، شيشه و حشيش و ... حضور دارند كه به دانش‌آموزان پيشنهاد مي‌دهند از آنها مواد بخرند.


Sunday, April 22, 2007

دکتـر مـصــدّق - 1


دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست


علی میرفطروس
(بخش نخست)



* نگاهی به کارنامهء سیاسی دکتر محمّد مصدّق
* دکتر جلال متینی
* ناشر: شرکت کتاب، آمریکا، 1384

* ما میراث خوار یک تاریخ عَصَبی و عصبانی هستیم و چه بسا حال و آینده را فـدای ایــن عصبیّت ویرانساز کرده ایم.

* در فضائی از عصبیّت و احساسات و افسانه سازی و افسون - که تاریخ، عمیقاً به تعصّبات سیاسی آغشته اسـت
- پرداختن منصفانه به زندگی و کارنامهء سیاسی دکتر محمّد مصدّق، جرأت یا جسارت فراوانی طلب می کند.

* در تاریخ معاصر ما، سرنوشت ایران را دو مسئلهء اساسی رقم زده است، یــکی، نفت، و دیگری، همسایگـی بادولت روسیه (شوروی). بی معنا نیست اگر بگوئیم: تاریخ معاصرایران با
«نفت» نوشته شده است.



mosaddeq


نوشتن دربارۀ زندگی و کارنامۀ مردان سیاسی ایران، کار آسانی نیست و اگر این مردان سیاسی، از همروزگاران ما باشند، دشواری کار، دوچندان می شود چرا که بخاطر فقدان فاصله از رویدادها، ذهن و زبان نویسنده - چه بسا - می تواند آغشته به غرض ورزی ها و تعصّبات سیاسی - ایدئولوژیک باشد. در این میان، زندگی و کارنامۀ سیاسی دکتر محمّد مصدّق، بیش از هر دولتمرد یا سیاستمدار دیگری، موجب بحث ها و مجادلات پایان ناپذیر است آنچنان که می توان گفت که وقایع 28 مرداد 32، سقوط دولت دکتر مصدّق و تفرقه ها و کینه ورزی های سیاسی بعداز آن، زمینه ساز انقلاب اسلامی بوده است!

ادامــهء متن کامل بخش نخست [+]


!+!+!+!

کتاب [+]«دو قرن سکوت» دکتر عبد الحسين زرين کوب

!+!+!+!

کتاب [+]«ملاحظاتی در تاريخ ايران» علی ميرفطروس


Saturday, April 14, 2007

بابک خُـرمــدين


جنبش سرخ جامگان (بابک خرّمدين)


Babak Khoramdin


جنبش ســرخ جـامـگان به رهبـری بـابـک، متشکل تـرين، گستـرده تـرين و پـايـدارترين جنبش سيـاسی – اجتمـاعی ايـرانيـان در قـرن سوم / نُـهم و فصل درخشانی از تاريخ "جنبش های ملی" در ايـران است که پس از 22 سال پيـروزی، پـايـداری، و مقـاومت قهـرمـانـانــه اگر چـه سرکوب شـد، اما نقش اجتماعی و نتايج سيـاسی آن در تکامل تاريخی جامعه ايران بی تـأثيـر نبوده است.

مطالعه و بررسی جنبش سـرخ جامگان خالی از دشواری ها و ابهام های تاريخی نيست، چـرا که در طول سال ها تعقيب و سرکوب خـّرمدينان و سرخ جامگان، عقايد آنان توسط مورخين و مؤلفين متعصب اسلامی تحريف شده اند. به جرأت می توان گفت که منابع تاريخی دربارهء باورهای هيچ جنبشی اين همه به اختصار و ابهام سخن نگفته اند. از نظر وسعت تهمت و دشنام نيز می توان قيام بابک خـّرمدين را در کنار قيام مزدک و عقايد حسين بن منصور حلاج قرار داد.
با توجه به وسعت اين ابهام ها، اتهام ها و تحريف ها، می بايد که با شيوه ای تـاريخی به مطالعه و بررسی جنبش سرخ جامگان پرداخت.


[+] جنبش سرخ جامگان - 1
[+] جنبش سرخ جامگان - 2
[+] 3 - جنبش سرخ جامگان


برگرفته از کتاب « هفت گفتـار »[+] علی ميـرفطـروس

Friday, April 13, 2007

شب ادبیات افغانستان


"شب ادبیات افغانستان" در خانه ی هنرمندان ایران



Afghan



ادبيات ايران و افغانستان داراي آنچنان پيوندي است كه به سختي مي توان آنها را از هم جدا كرد. پيوندي كهن در زبان و فرهنگ و سهمي كه در اعتلاي ادبيات و فرهنگ بشري، ايرانيان و افغان ها داشته اند، آنان را بيش از پيش به يكديگر نزديك كرده است .

«سرزميني كه امروز كشور افغانستان ناميده مي شود، از روزگار باستان تا دوره ي قاجارها**، بخش ِ خاوري ايران زمين بود و با مرز باختري چين همسايگي داشت و تنها در دوره ي چيرگي حكومت استعمارگر انگلستان بر هندوستان و ديگر سرزمين هاي منطقه بود كه با طرح و توطئه ي آن آزمندان و سوداگران، در راستاي ِ سود ِ ايشان و به زيان ِ يكپارچگي هزاران ساله ي تاريخي، اجتماعي، فرهنگي، زباني و ادبي با ديگر بخش هاي ايران ِ بزرگ، از پيكر ايران جداگرديد.
... ادامــه «روزنـامـک»[+]

Saturday, April 07, 2007

حـملــهء گـُرازهـا به فـرهنـگ و هـُويت ايـرانی


نگداریم هویت ما را به آب ببندند و فرهنگ ما را بسوزانند


احمد پناهنده



Pasargad



در کنار خبر دردناک حمله ء گراز گونهء گروه های ضد فرهنگ ِ غرور آفرین و شادمان سالار ایران در شهر سنندج به کتاب فروشی ها و جمع آوری کتب، که دل هر ایرانی ِ با فرهنگ را به آتش می کشد و ژرفای وجودش را می سوزاند، آب گیری سد سیوند است که چون سیلی بنیان کن بوسیله مشتی ضد ایران و فرهنگ ایرانی اما ایرانی نما، بنیان تمدن و فرهنگ ایران را به آب بستند تا همه آنچه که شناسنامه وهویت و فخر هر ایرانی است به زیر آب ببرند. تمدن و فرهنگی که ما ایرانیان را در درازنـای تاریخ علی رغم حمله وحوشان چه تازی و ترک و تاتار و... هویت و شناسنامه بخشیده است.

اگر دیروز تازیان با حمله و هجوم گراز گونه بر سرزمین ایران تاختند و کشتند و بردند و ویران کردند و در سر راه طاق کسری را به تلی تبدیل کردند اما نتوانستند مظهر و مظاهر تمدن و فرهنگ ساز ایرانی را به کلی نابود کنند. زیرا هر بار سرداری شجاع، در کنار ایرانیان وطن دوست و فرهنگ پرور مانع می شدند که این عمل شوم شکل واقعیت به خود بگیرد. امروز اما ایرانی نماهای تازی خو، پای در کفش اسلاف خود کردند تا مأموریت ناتمام آنها را به سرانجام برسانند. البته در این عمل شوم و ویران ساز تنها نیستند و گروه ها و سایت های ایدئولوژیک با سکوتشان در ویرانی ِ تمدن ایرانی شریک هستند.

جای بسیار تأسف و تألم است که این درد و دریغ فقط از حلقوم ایران دوستی چون آقای دکتر جلیل دوستخواه بیرون می آید و گروه های سیاسی ما را که از چشمه مارکس و لنین آب می نوشند و یا از آب زمزم صحرای رَبَده وضو می گیرند و در حوض کوثر غسل می کنند با این عمل فجیع و نابود کننده کاری نیست زیرا ایدئولوژی آنها جهان وطنی است و حمایت از این فرهنگ در مرامشان " شووینیسم " و یا" باز گشت به خویشتن ارتجاعی" است. اما وقتی بیلی به قبور راهبران ایدئـولوژیک آنها می خورد ( البته این عمل هم شنیع است ) داد و فغان آنها بلند می شود که وا مکتبا که ایدئولوژی ما مورد تعرض قرار گرفت.

دیروز و پریروز ضمن اعتراض به این عمل ویران ساز و نابود کننده تمدن و فرهنگ ایرانی، خون از جگر گریستم و اشک چشمانم را برای همه سایت ها و مطبوعات فرستادم تا آن را انعکاس دهند اما همانطور که پیش بینی کرده بودم سایت های با ایدئـولوژی جهان وطنی از انتشار آن سر باز زدند و به عبارتی همبستگی خود را با برادران ايدئولوژيکِ خود در ایران، فریاد کردند.

چه باید کرد؟

تنها راه جلوگیری از این عمل تخریب همبستگی همه ایرانیانی است که خود را ایرانی می دانند و به فرهنگ ایرانی عشق می ورزند.

همه ما که این چنین می اندیشیم بایستی فارغ از هرگونه مرام و مسلکی به ایران بیاندیشیم و در حد توان خود فریاد برآوریم و در مطبوعات و سایت های اینترنتی، فریادها را منعکس کنیم تا وجدان های خفته ایرانی وغیر ایرانی بیدار شوند و یک حرکت جهانی را پی ریزی کنند.

فراموش نکنیم که سکوت و یا بی تفاوتی ما نسبت به این اعمال ضد فرهنگی و ضد تمدنی، حاکمان ایرانی نما و تازی خو را به جنایات بیشتر تشویق می کند.

دیروز جشن کتاب سوزان در تبریز برگزار شد و غیر از صدای اندکی، صدای دیگری به اعتراض از جنجره ها برنخواست. امروز در سنندج این عمل ضد فرهنگی ِ غارت کتاب و جشن کتاب سوزان تکرار شده است. بر ماست که نگذاریم این عمل گرازگونه تکرار شود.

چگونه؟

با همبستگی و با فریاد و انعکاس فریادها و بسیج ایرانی و سپس جهانی.


Thursday, April 05, 2007

اینجا آخــر دنیاست


بند تنبیهی زنان، در آنجا دخترانی را دیدم که روی دست هایشان صدها اثر زخم خودکشی بود!؟!



Nahid + Mahbubeh



به دنبال دستگیری 5 تن از فعالین حقوق زنان در روز سیزده فروردین در پارک لاله تهران، روز سه شنبه 14 فروردین پس از آزادی سه تن (سارا ایمانیان، همایون نامی و سعیده امین) از بازداشت شدگان، ناهید کشاورز و محبوبه حسینزاده پس از یک روز بازداشت در اداره " مفاسد اجتماعی" به بند 209 زندان اوین منتقل شدند.

چهارشنبه شب ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده با خانواده هایشان تماس گرفتند و خبر از تغییر سلولشان دادند. ناهید به همسرش گفته است :« دیشب ما را به بند یک تنبیهی زنان فرستاده بودند. آنجا آخر دنیا بود! در آنجا دخترانی را دیدم که روی دست هایشان صدها اثر زخم خودکشی بود و برای همین بیش از گذشته به این نتیجه رسیده ام که واقعا قوانین ما نیاز به تغییر دارد» ناهید کشاورز در این مکالمه تلفنی با همسرش علاوه بر تاثر شدید خود از درد و فلاکت زنان در بدترین بخش زندان زنان (به طوری که طبق گفته ناهید، محبوبه حسین زاده تمام شب از مشاهده صحنه های دردآور زندگی آن زنان شوربخت گریه کرده بود)، هم چنین خطرات جانی که در آن شب آنان را تهدید کرده بود را نیز مطرح کرد.
طبق گفته ناهید آنها را امشب (چهارشنبه شب) به بند 3 عمومی زنان منتقل کرده اند و تازه توانسته اند بعد از سه روز چای بخورند. آنها تاکنون مورد بازجویی قرار نگرفته اند:« اینجا هیچ کس پاسخگو نیست».

بند یک زندان اوین آخر دنیاست، باور کنید!/مریم حسین خواه[+]




Tuesday, April 03, 2007

حـلبـــی آبـاد


حلبـی آبادی تو دلِ شهـرِ شيـراز


شيراز

اينجا بخشي از ايران و سرزمين فارس است. اين کودکان ايراني‌اند!؟



اينجا کلان‌شهر شيراز است. شهر شعر و گل و بلبل. پايتخت به‌اصطلاح فرهنگي ايران‌زمين. سال نو هم فرا رسيد و چند روزي هم از آن گذشت. بسياري از مردم از سراسر ايران براي تفريح و شادي و گذراندن تعطيلات نوروزي به شيراز خوش آب و هوا آمده‌اند. اما شيراز و وضع بي‌مثالش، همايون طالع و فرخنده فالش براي خيلي از ساكنان آن خيلي هم همايون و فرخنده نيست.
تنها اندكي آن طرف‌تر از "حافظيه" يا "آرامگاه سعدي" كه خيلي از هموطنان براي تفريح و شادي به اين اماكن آمده‌اند، در انتهاي يک کوچه باريك، يک مجتمع مسکوني متفاوت از اماكن اطرافش وجود دارد كه تفاوت و اختلاف اين دو نقطه به اندازه فاصله و اختلاف "عدالت" و "بي‌عدالتي" است. زميني چند هزار متري با آلونک‌هاي کوچک. نهايتا يک متر در دو متر. از تابوک ديوار چيده‌اند و سقف آن هم از حلبي است که روي آن را پلاستيک کشيده‌اند. از خودم مي‌پرسم مگر هنوز هم در كشور ما "حلبي‌آباد" وجود دارد؟!

ادامــهء گزارش به گفتهء گزارشگر ايسنـا[+]

+!+!+!+!+


نرخ ديه در سال13۸۶


غلامحسين الهام، وزير دادگستری در بخشنامه ای به مراجع قضايي سراسر كشور نرخ ديه در سال 86 را برای اجرا ابلاغ كرد.
نرخ ديه قانون مجازات اسلامي در سال 1386 به فتوای خامنه ای و با اخذ نظر مراكز خبره كشور(؟) و تصويب رياست قوه قضاييه ، قيمت سوقيه اعيان(؟)، ارزش ريالي ديه كامل بر مبنای بند 1 ماده 297 قانون مجازات اسلامي، 35 ميليون تـومان مي باشد. [انتخاب - 9 فروردين86 ]