Friday, September 06, 2002

محمد و قرآن



هميشك



شهر ؛ شهرفرنگه ؛ خيلي قشنگه ؛
رنگو وارنگه ؛ از همه رنگه ؛
كلي تماشاداره ؛ هيچ جاي حاشا نداره ؛
خوب تماشا كن
!!!شهرفرنگي از تهرانتو نيوز گزارش ميدهد


امروز جمعه پانزدهٌم شهريور ماه يكهزاروسيصدوهشتادويك.
سلام همزبان خوبم ؛ به ديدار هميشك خيلي خوش آمديد

««« مجادله در بارهْ قرآن كفراست »»» ” حضرت محمد ” پيامبر مسلمين.

بر خلاف پندار نظريه پردازان اسلام و ” اسلام راستين ؛ انقلابي ” و همهْ شريعتمداران مسلمان
اسناد و مدارك تاريخي فراواني - بروشني - گواهي ميدهند كه شك و ترديد نسبت به آيات قرآن و بحث و انتقاد از چگونگي ” وحي ”
و محتواي قرآن نه تنها از دوران خلافت ” ’عمر ” بلكه از آغاز ظهور ” محمد ” و در تمامت سالهاي پيغمبري او وجود داشته است.
اين بحث ها و انتقادات آنچنان گسترده و آشكار بود كه حتا’ در متون و آيات قرآن نيز انعكاس يافته است :
مثلآ : ” در سورهْ ” ’عمران ” ( آيهْ 7 ) بروشني تآكيد ميشود : آناني كه دلي ناپاك دارند بدنبال آيات متشابه ( اياتي كه معاني آنها روشن و آشكار نيستند ) ميروند؛
-- تا آنها را موذيانه تآويل و تفسير نمايند. ”
-- در سورهْ ” اتعام ” ( آيهْ 68 ) به پيغمبر توصيه ميشود كه : چون گروهي را ديدي كه براي ”” خرده گيري و طعنه زدن ””
در آيات قرآن گفتگو ميكنند از آنان دوري گزين!”. و همچنين در سوره هاي : ” ’مدٌثر ” ( آيهْ 31 ) ؛ ” كهف ” ( آيهْ 1 ) ؛ ” ’فصٌلت ” ( آيهْ 3 و 44 ) و ....

پرسش در بارهْ محتواي قرآن و چگونگي ”جن ” و ”‌ملائكه ” ؛ حتا’ به سؤال و پرسش در چگونگي خلق ” خالق ” ( خدا ) منتهي ميشد
مردم از پيغمبر سؤال ميكردند كه : ” همه چيز را خدا آفريده ؛ اما ” خدا ” را كي آفريده؟؟؟ ” . پيغمبر خشمگين و عصباني ميگفت :
” گذشتگان شما از كثرت سئؤال به گمراهي ’افتادند ” ؛ گذشتگان شما از بحث در بارهْ ” قدر ” بهلاكت افتادند ؛ و ....
در نزد ” محمد ” ؛ قرآن ؛ كتاب اوٌلين و آخرين بشمار ميرفت .....و ميگفت : ” بهترين شما كسي است كه قرآن را تعليم گيرد و تعليم دهد ”
” محمد ”‌معتقد بود : ” قرآن دواي همهْ دردهاست ” و ” مجادله در بارهْ قرآن ؛ كفر است. ”

تعصٌب و تعلٌق ”محمد ” به قرآن آنچنان بود كه روزي ” ’عمر ”‌ صفحه اي از كتاب ” تورات ” را در دست داشت ؛ پيغمبر از ديدن آن برآشفت و گفت :
” آيا نياوردم براي شما - بجاي تورات - كتابي روشن و ’منٌزه ( قرآن ) كه اگر موسي’ زنده بود چاره اي جز پيروي از آن نداشت.

اينگونه ” حساسيت ” ها در برخورد مسلمانان با كتب و فرهنگ اقوام ديگر ؛ بي شك سياست عملي خلفاي آيندهْ اسلام را نيز تعيين ميكرد.
سياست ” پرهيز از كافران ” ( يعني غيرمسلمانان ) كه در سراسر قرآن بر آن تآكيد ميشود ؛ عاملي بود تا اعراب مسلمان از معاشرت و برخورد با اقوام
و انديشه هاي ديگر ؛ خودداري كنند و در نتيجه : از تحول و تكامل فرهنگي محروم بمانند.
««« برگفته از : كتاب ” پندار يك نقد و نقد يك پندار ” در بارهْ اسلام و اسلامشناسي ؛ كاري از ” علي ميرفطروس ” »»»

و با همين بينش است كه خلفاي دربار ولايت و انصار حجتيه ؛ مؤتلفهْ ي امپراطوري جمهوري اسلامي در عصر پيمودن عالم بر نوك انگشتان
ملت ” ايران ” را جاهل و نادان ميپندارند و آنها را از تماس با دنياي خارج از عالم ولايت فقيه منع ميكنند!!!

... و شهرفرنگي ميگه: ” صبح معلوم ميشه ’كت تن كيه” ؟؟؟
اگر دوست داريد “ شناخت علمي و تحقيقي از اسلام داشته باشيد“
((( ايران آرا ))) را بخوانيد.

اگر ميخواهيد از تيتر اخبار ؛ تحليل ها و نوشته هاي ويژه در پيوند با ايرا ن آگاه شويد به شبكهْ
((( خبرچين ))) سري بزنيد.

هميشك باشيد.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home