مهرگان مهرماني
هميشك
««« ملتي كه تاريخ خود را نشناسد ؛ ناچار است آنرا تكرار كند. »»»
امروز شنبه بيستم مهر ماه يكهزاروسيصدوهشتادويك.
سلام همزبان خوبم ؛ به ديدار هميشك خيلي خوش آمديد
با درود ؛ من ” آندره مهرماني ” هستم ؛ شصت و شش ساعت پيش از عالم ’حباب به دنياي شما آمدم
نهم ’اكتبر دوهزارودو ميلادي = هيجدهٌم مهرماه يكهزاروسيصدوهشتادويك خورشيدي. چهارشنبه ؛ شب ؛ ساعت هشت و نيم بوقت شرق آمريكاي شمالي
من ميخواهم شرح سفر و زندگي در عالم ’حباب و آخرين ساعات آمدن به عالم خاك و ادامهْ سفرم را با تو سهيم و شريك باشم.
من داستان بزرگ شدنم را با تو تقسيم ميكنم ؛
من ” آندرهْ مهرماني ” فقط 67 ساعت سن دارم ؛ و خيلي چيزها واسه گفتن ؛ تجربه ها و آموخته هاي روزانه ام و چگونه بزرگ شدنم را برايتان مينويسم
تو اين دو روز و نيم گذشته ؛ گريه كردن ؛ نفس كشيدن ؛ مكيدن ؛ خوردن ( قورت دادن ) ؛ عطسه كردن و ادرار كردن و جيغ كشيدن ( صدا كردن ) را ياد گرفتم.
و احساس : خستگي ؛ كوفتگي ؛ گرسنگي ؛ حركت ؛ گرما و سرما ؛ تر و خشك ؛ نوازش و ... را فهميدم ( كردم )
ميخواهم آن چند ساعت آخر قبل از آمدنم را برايتان تعريف كنم :
-------------------------------------------
من بابا بزرگ ” آندره ” هستم و ميخواهم به او خير مقدم بگويم ؛
پسر كوچلوي من به دنياي پر آشوب و پر از جنگ و خون ريزي و نابرابري و تجاوز و تهاجم ؛ به دنياي فقر و گرسنگي و بيماري ؛
به دنياي بند و زنجير ؛ زندان و شكنجه ؛ تيرباران و اعدام ؛ به دنياي قتل و غارت و چپاول و بمب ؛ و به دنياي بانكداران و سرمايه داران و پول پرستان.......
به دنياي مواد مخدر و اعتياد ؛ به دنياي دروغ و دغل و نيرنگ و حيلگري ؛ كلاهبرداري ؛ باسم ” خدا ” و بكام ” نمايندگانش ” .....
نميدانم بگويم خوش آمدي ؟؟؟ ويا نا خوش آمدي !!!
قح قح خنده و هق هق گريه ؟؟؟
«« ” دين ” مهم ترين و بهترين وسيله براي ” انقياد ” يعني ( خوار و رام شدن - گردن نهادن - ’مطيع شدن - فرمانبردار شدن )
و” اسارت روحي” توده ها ميباشد. »»
اگر دوست داريد “ شناخت علمي و تحقيقي از تاريخ ايران قبل و بعد از اسلام داشته باشيد“
((( ايران آرا ))) را بخوانيد.
اگر ميخواهيد از تيتر اخبار ؛ تحليل ها و نوشته هاي ويژه در پيوند با ” ايران “ آگاه شويد به شبكهْ
((( خبرچين ))) سري بزنيد.
هميشك باشيد.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home