ایــــران ! نــازنــیــن خــاک اســــلام زدهً مــــا
هــمــوطـــن ! وقت آنست که فــــریاد کنیــم بیـــــداد را |
|
مـُـنــجى شــهــر كــجــاســت؟ " --- " مـُـنــجى شــهــر تــوئــى, مـُـنــجى شــهــر مــنــم, مـُـنــجى شــهــر مــائــيـــــم ... "
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بنيادگرائی اسلامی ـ بصورت جنبشی تمام خواه و ايدئولوژيک ـ چه در حوزة عمل و چه در حوزة عقايد , شباهت های فراوانی با توتاليتاريسم و خصوصا ًفاشيسم دارد .
« اســـلام راســتــیــن » و « تــوتــالــیــتــاریـــســـم »
( تـــمــام خـــواهـــی و ســــلـــطـــه گـــــرائـــــــی )
مطالعهً تطبیقی آراء نظریه پردازان " اسلام راستین " با اصول و ویژگی های " توتالیتاریسم " این واقعیت را روشن میکند که آراء و عقاید این نظریه پردازان دارای ذخائر فراوانی از اصول و ویژگیهای " توتالیتاریسم " ( فاشیسم و نازیسم ) میباشد ، از جمله میتوان از اصول و مشخصات زیر یاد کرد :
1 - وجود یک " شخصیت گیرا " ، " کیش شخصیت " ( اصالت رهبر ) .
2 - ایدئولوژی فراگیر برای " تشریع " تصمیمات « پیشـــــوا » .
3 - اعتقاد به نادانی و گمراهی اکثریت مردم جامعه .
4 - کنترل و سلطهً گستردهً پلیسی سیاسی و نفی قلمرو شخصی و خصوصی افراد .
5 - ایجاد همصدائی و " وحــــدت کلـــــمــه " .
6 - " بــــســیــج " و " بـــســیــج تــــوده ای " .
7 - ایجاد " جــامـــعــهً بـــی طـــبـــقــهً " .
8 - ضدیت با آزادی و دمــــوکــــــــــراســـــــــــــــــی .
9 - ضدیت با روشــــنـــــــفـــــکران .
10 - اقتباس و استفاده از واژه ها و مفاهیم سایر مکاتب فلسفی و جامعه شناسی .
کنترل و سلطهً گستردهً پلیس سیاسی و نفی قلمرو شخصی و خصوصی افراد :
برای رژیمی که مدعی ساختن یک جهان تازه بر اساس ایدئولوژی و الگوئی از پیش مُعیّن است و برای رژیمی که بقول « هـــیــتـــلر » میخواهد انسان هائی " طراز نوین " بسازد که جز به مسلک و ایدئولوژی رسمی به چیزی نیاندیشند ، طبیعی است که هیچگونه اصول " اخلاق شخصی " یا ارزش هائی که از حوزهً کنترل رهبری جامعه خارج باشد ، قابل تحمل نیست . بنابراین هم رژیم « تــوتــالـــیــتــر » و هم « رژیـــم اســـلامــی » ( در همهً اشکال آن ) میکوشد تا اصول و اخلاق خاص خود را جانشین اصولی سازد که در دستگاههای اخلاقی و ارزشی پیشین وجود داشته است .
دستگاه اخلاقی رژیم توتالیتر و رژیم اسلامی را میتوان در یک جمله خلاصه کرد : " آنچه که به هدف اصلی رژیم خدمت میکند ، « اخــلاقـــی » و آنچه که در راه آن مانع ایجاد میکند « غیر اخــلاقــی » است " . بنابراین از نظر این دو رژیم هیچ چیز خصوصی - از جمله اخلاق خصوصی - وجود ندارد .
« نجات جامعهً گمراه و فاسد کنونی » در دستور روز رهبران توتالیتر و نظریه پردازان « اســـلام راســـتــیــن » قرار دارد . آنان چنین وانمود میکنند که « رســـالــت » دارند تا جامعه را - بهر قیمت و به هر شیوهً ممکن - از « وضع موجود » نجات دهند ، از این رو : هم حکومت اسلامی ( در تمام اشکال آن ) و هم حکومت های « تـــوتــالـــیــتــر » بخود « حـــــــــــــــــق » میدهند که در کلیهً شئون زندگی مردم ، دخالت کرده و حتّی قلمرو زندگی خصوصی افراد را مورد تعّدی ، تجاوز و تفتیش قرار دهند .
ایـــــــــــــجـــــاد « همصدائــــــــــی » و « وحـــــــــــــــــدت کـــــــلـــمـــه »
هم نظام « اسلامی » و هم نظام « توتالیتر » کوشش میکند تا میان توده های مردم « همصدائی » و « وحدت کلمه » ایجاد نماید . کسانی که " همراه " و " همصدا " نیستند یا باید مطیع و خاموش شوند و یا باید از بین بروند ، از اینرو : احزاب کمونیستی ، سازمان های دموکراتیک ، کانون های روشنفکری و اقلیت های مذهبی ( که با سیاست حکومت های توتالیتر یا اسلامی موافق نیستند ) مورد هجوم اوباش ، هواداران و پاسداران رژیم قرار میکیرند .
برای آگاهی بیشتر در پیوند با « تــوتــالــیــتــاریــســم » کتاب « ملاحظاتی در تاریخ ایران ، اسلام و « اسلام راستین » نوشتهً " علی میرفطروس " بخش سوم را بخوانید.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مردم بخوبي دريافته اند كه ” برابري اسلامي ” و ” جامعهْ بي طبقهْ توحيدي ” تنها يك ” افسانهْ سياسي ” است تا شكلي از ” حكومت واقعي ”!!!
” دين ” مهم ترين و بهترين وسيله براي ” انقياد ” يعني ( خوار و رام شدن - گردن نهادن - ’مطيع شدن - فرمانبردار شدن ) و” اسارت روحي” توده ها ميباشد.
« بــابـــک دوســـــتــدار »
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
برای خواندن نــا گــفــتــه هـــای مـــمــنــوع در پـــیــونـــــد بــا اســـــلام و ایــــــــــــــران بـــــــــــــــه :
:: ایــــــــران آرا ::
:: خــبـــرچــــیــن ::
ســـــــــــــــــــــــــری بـــزنــــیـــد.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
... و شهرفرنگي ميگه: ” صبح معلوم ميشه ’كت تن كيه” ؟؟؟
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
0 Comments:
Post a Comment
<< Home