هشدار برای جلوگيری از تراژدی مرگ در زندانهای پنهان و آشكار جمهوری اسلامی
هشدار برای جلوگيری از تراژدی مرگ در زندانهای پنهان و آشكار جمهوری اسلامی
هشدار برای جلوگيری از تراژدی مرگ در زندانهای پنهان و آشكار جمهوری اسلامی
آنچه اين روزها در ايران ميگذرد، يادآور روزهاي دهشتناك سالهاي 67 و 76 است. سالهاي پيگرد، دستگيري، آدمربايي، شكنجه و سرانجام قتل بهترين فرزندان ايران.
اكنون ابري سياه بر پهنهي ايران زمين سايه افكنده و گويا تيرگي آن هم قرار نيست كه دست از سر جوانان، دانشجويان، نويسندگان، روزنامهنگاران، وكلا و ... بردارد. مردم ايران كه شاهد اين همه سياهياند، اكنون از همهي آزاديخواهان و عدالتطلبان با هر عقيده و مرامي ميخواهند كه آنها را در پيكار با جهل و سياهي تنها نگذارند و با پشتيباني خويش مانع تكرار تراژديِ انسانيِ ديگري شوند.
به روزهاي تلخ و تاريك اخير نگاه كنيد:
«رنجنامهي عليرضا جباري، عضو كانون نويسندگان ايران؛ نامه انصافعلي هدايت، روزنامهنگار تبريزي، مرگ ناجوانمردانهي زهرا كاظمي روزنامهنگار ايراني تبار كانادايي (در پيوند با قتلهاي رنجيرهاي)، دستگيري اسماعيل جمشيدي روزنامهنگار مقيم ايران و دهها نامهاي كه از سوي دانشجويان در دفاع و نجات جان ياران زنداني خود منتشر كردهاند.»
آيا وضعيت سال 76 را تداعي نميكند؟ آيا باند سعيد امامي (اسلامي) را به ياد شما نميآورد؟ آيا دوران بربريت، سياهچال، قُل و زنجير و كشتارِ دستِ جمعي، در ايران تكرار نميشود؟ آيا مناديان گفتگوي تمدنها در پس زهرخند خويش مرگ آزاديهاي فردي، اجتماعي، سياسي، مطبوعاتي، بيان و قلم را جشن نميگيرند و دست در كاسهي همكيشان خود از پشت به خوشباوران و تشنگان آزادي خنجر نميزنند؟ قوهي (به اصطلاح) قضائيه جمهوري اسلامي، آيا باشتين و دستگاه ظلم و تعدي را تداعي نميكند؟ حمله به دانشجويان، دستگيري، شكنجه و اعترافگيريهاي از پيش تعيين شده آيا هيچ سنخيتي با جهان امروز دارد؟
در چنين شرايطي، براي جلوگيري از مرگ صدها دانشجو و مردم عادي كه به ميدان مبارزه گام نهاده بودند و اكنون در بند دستگاه مخوف و هولناك جمهوري اسلامي ميباشند، فرياد در گلو خفه شدهي آنها را به گوش جهانيان برسانيم تا شايد به اين طريق گوشهاي از دِينِ خويش به آنان را ادا كرده باشيم.
آزادگان! امروز اگر بنشينيم و به پشتيباني از صدها اسير ايراني در بندهاي وحشتناك جمهوري اسلامي برنخيزيم، تراژدي سال 67 تكرار خواهد شد. به همين جهت، كانون نويسندگان ايران (در تبعيد) از همهي شهروندان جهان و بويژه ايرانيان ميخواهد كه كوس رسوايي رژيم بي فرداي اسلامي را در گوشه گوشهي جهان به صدا درآورند تا سياوشها به گناه ناكرده در آتش جهل و سياهي اقتدارگرايان اسلامي به خون درنغلطند.
انسان، مقوله و موضوع هنر است و دفاع از آزادي كاري هنرمندانه. با هم در اعتراض به آزاديكشي مغولوار دستگاه جور و ستم بهپا خيزيم تا مصداق بارز هنر و انسانيت باشيم.
كانون نويسندگان ايران (در تبعيد)
به نقل از سايت خبری پيک ايران
0 Comments:
Post a Comment
<< Home