Wednesday, February 24, 2010


ریگی: معامله غرب با ایران. متاع بعدی ...؟؟؟


سیروس ملکوتی



با اتحاد خود اجازه ندهیم سوداگران نفتی و بانکی، ما را در نوبت های دیگر، هزینه سیاست های خود کنند. نق و نوق های حقوق بشری هم هرگز موضوع غرب نبوده و نخواهد بود، بلکه تنها مسئله مردمی ست که نقض آن را با شکنجه، ترور و دار مرگ هر روز تجربه می کنند. مردمی که از نگاه دیپلماسی جهانی فاقد هرگونه ارزش انسانی می باشند، همانسان که سی سال نمودند.

کماندوهای مرگ افرین رژیم هم اکنون در سفارت خانه های این رژیم در اروپا اماده عملیات بر علیه شخصیت ها می باشند تنها نیازمند صدور ویزای عبور به محل قتل از مجراهایی که میزبان بختیارها بودند هستند.
با فروکش جنبش سیاسی در ایران و سبز شدن قوای حکومتی و تقلیل یافتن سطح خواسته ها به یک انتخابات که خود بیانگر مشروعیت پذیری رژیم از رای دهندگان خواهد بود، دیپلماسی جهانی می رود تا پیوندهای دیپلماتیک خود را دوباره احیا نماید.
نق و نوق های حقوق بشری هم هرگز موضوع غرب نبوده و نخواهد بود، بلکه تنها مسئله مردمی ست که نقض آن را با شکنجه، ترور و دار مرگ هر روز تجربه می کنند. مردمی که از نگاه دیپلماسی جهانی فاقد هرگونه ارزش انسانی می باشند، همانسان که سی سال نمودند.
درست در چنین شرایطی ست که همبستگی همه نیروهای انسانی و ازاده تقاضا میشود، فرصتی برای امتداد خط سیطره این و آن اندیشه نیست، یا مخاطرات پیش روی را می پذیریم و برای برون شد از ناگزیر خاموشی دوباره و قربانی شدن، دست در دستان یکدیگر قدرتی را در یک قطب بندی اجتماعی به صحنه ملی و جهانی می آوریم و یا باید پذیرای نتایج اسف بار خودخواهی های گروهی و مسلکی خود باشیم.
دقیقا در چنین شرایطی ست که جنبش نمی تواند حرکات منفک از تصمیمات جمعی را پذیرا باشد.
در دورانی که جنبش فاقد یک رهبری مصمم می باشد و مدعیان رهبری و گماشتگان آنان با فرامین و طرح های تسلیم می روند تا میرایی همین جنبش را قربانی حفظ خویش و نظام خویش نمایند، ضرورت پدیداری شورای رهبری برآمده از یک پارلمان مجازی با مشارکت همه نیروهایی که دمکراسی و سکولاریزم را نشانه گرفته اند بیش از پیش خود را در الویت و دستور کار قرار داده است.
متاسفانه نیروی روشنفکری و سیاسی اپوزیسون ایرانی طی سی سال بدون برنامه و طرح استراتژیک تنها توانست به دنبال حوادث افریده شده از سوی رژِیم دخالت خود را مانند مفسر سیاستی رخ داده بیان نماید.
این بی مایگی می بایست به تغییری کیفی برسد و اپوزیسیون باید قادر باشد خود حادث آفرین باشد و نه راوی حوادث.
برای رسیدن به چنین اهدافی نیازمند رسانه هایی نیز هستیم که بدین کیفیت تغییر برنامه دهند و از خلوت درونی و تکرار خویش بدر آیند و به تصویرپردازی از یک همیت جمعی تبدیل گردند.
بیش از شیش یا هفت رسانه این اپوزیسیون در اختیار دارد اما همه آنرا با هم جمع ببندیم دو ساعت از یک رسانه جدی را در بر نمی گیرند.
ما همه امکانات موجود برای یک برآمد شایسته و بایسته را در اختیار داریم، اما آنچه در اختیار نداریم مدیریت بر صحنه مبارزه می باشد. این مشکل تنها با پذیرش نفی تک صدایی و رویکرد به یک رهبری شورایی امکان پذیر می گردد هم ابزارش را به وفور در اختیار داریم و هم شایستگان بیشمارش را.
با اتحاد خود اجازه ندهیم سوداگران نفتی و بانکی ما را در نوبت های دیگر هزینه سیاست های خود کنند.

سیروس ملکوتی
۲۴ فوريه ۲۰۱۰

ادامــه[+]

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home