Wednesday, March 03, 2010


اوین، بدون پان ایرانیست آرام ندارد


منـوچهـر یـزدی




همه با هم ، آسوده بخوابید که ما بیداریم ... !!!

اگر شش فرشته آسمانی با شش هدیه ارغوانی به زمین نازل شوند و در ساعت دو بامداد که همگان در خوابی ژرف به سر می برند، زنگ خانه شما را به صدا در آورند تا پیام الهی را به گوش شما زمزمه کنند باز هم از حضور نا بهنگام و بی موقع آنها لرزه بر اندامت می نشیند و از بی سلیقگی فرشتگان نا خوانده در خود فرو می روی .... چه رسد به پنج مرد و یک زن که سفیران اوین هستند و نه تنها هدیه ای همراه ندارند بلکه آمده اند تا هدیه ای با خود ببرند... آمده اند خانه نوشین را بکاوند تا کتابی، کاغذی، ایمیلی و یا نوشته و شعری بیابند که با لسانی دیگر سروده شده و از اندیشه ای متفاوت نشآت گرفته است ....

ده روز پیش ، ساعت دو بامداد این گونه به خانه سرور نوشین جعفری فرود آمدند و پس از کنکاشی جانانه ، هر آن چه را که برای بازجو مفید واقع میشد همراه دوشیزه نوشین با خود بردند تا در هتلی بی ستاره بنام اوین از وی پذیرایی کنند و پرسش نمایند :

تو کیستی که همانند ما نمی اندیشی و مانند ما سخن نمیرانی و به یک سوی واحد اقتدا نمی نمایی واز صف واحد امت پا فراتر می-نهی و کج می ایستی و راست نگاه می کنی ...؟؟؟

تو کیستی که عشق ایران در دل داری و از ملت سخن می گویی و از امت غافلی ... ؟

تو چرا نشان شیر و خورشید بر سینه داری و نگاهت به آن سوی تاریخ هجری است و مدینه فاضله را بر نمی تابی ... ؟

تو چرا سه رنگی ... سبز و سپید و سـرخی ... ؟ مگر نمیدانی ما سیاهیم و در ماتمیم ... ؟

تو چرا شاداب و خند انی ... و سیل اشک از دیدگانت فرو نمی بارد ... ؟

تو کیستی که از فساد سیاسی و اقتصادی حرف می زنی در حالیکه بزرگان کشور ساکت و خاموش اند ... ؟

تو چرا پان ایرانیستی، تو چرا به ایران بسنده کرده ای، مگر نمی بینی دیگران از پان اسلامیسم چه بهره ها بردند و بر چه کرسی ها نشستند و به دنیا فخر می فروشند ... ؟

دختر جان ... تو چرا از بزرگان نمی آموزی که در انتخابات به موسوی و کروبی رای دادند و به محض آن که هوا را پس دیدند قربان صدقه احمدی نژاد رفتند ... ؟ تو که از از رییس قوه مقننه بیشتر نمی فهمی ... ببین چگونه لاریجانی ها به موسوی رای دادند و بعد هم برای حفظ بیضه اسلام زیر پرچم دکتر احمدی نژاد سینه زدند ... ؟

بچه جان ... تو که از آقای دکتر ولایتی بیشتر نمی دانی ... ایشان به همراه گارد محافظ شان و خانواده بسیار محترم شان به آقای موسوی رای دادند و لی به محض آن که احساس کردند کاسه ای زیر نیم کاسه است و باید گوش به دهان باشند فورا بر علیه یاران اصلاح طلب و دار و دسته سیاسی شان ، سخن فرمودند و به زیر کاپشن آقای احمدی نژاد غلطیدند تا اقتدار اسلام آسیب نبیند.

شما پان ایرانیست-ها کی می خواهید درس سیاست را یاد بگیرید و چند صباحی مزه قدرت و لذت و شوکت و حرمت را بچشید و هم این دنیا را داشته باشید و شاید هم آن دنیا را ... ؟ !!

دختر جان تو باید از پدر بزرگوارت بیاموزی ، ببین ... همه عمر، یعنی حدود شصت سا ل، ایران ، ایران گفت و دم از حقوق ملت ایران زد ولی می بینی که الآن ما داریم حقوق همه را می پردازیم ... حتی حقوق کار شناسان و مفسران و تحلیل گران صدای آمریکا و بی بی سی را هم ما از جیب مبارک بیت المال می پردازیم ...

دختر جان ... ما تا چند روز دیگر ترا آزاد می کنیم برو خانه ات و آسوده بخواب ... ما خودمان هم رنگ سبز داریم و هم سفید و هم سرخ داریم و هر کدام را هر وقت لازم باشد بیرون می کشیم و بر در و دیوار شهر نصب می کنیم .... شما برو آسوده بخواب ، ما مواظب پان تورکیست-ها هم هستیم ، انها همه از خودمان هستند و نگران عرب-های تجزیه طلب هم نباشید ... همه شان از سفره پر برکت اسلام عزیز تغذیه می شوند و نوکران ما هستند.

ما وحدت را هم با پول و زور فراهم ساخته ایم، شما در پی وحدت و واژه « پان » نباشید. اینقدر ایران، ایران هم نکنید. ایران توسط سر بازان با نام و بی نام و گمنام اداره و مراقبت می شود . ما خودمان بیش از شما ایران را دوست داریم زیرا اگر ایران نباشد ما کجا می توانیم این همه آقایی و سروری و مال ومنال و قدرت داشته باشیم؟ ایران بهشت روی زمین ماست و از آن با نیروهای انتظامی و بسیجی و گاردی و ضد شورش و سپاهی مواظبت می کنیم و به لطف برادران اروپایی و چینی و روسی و آمریکایی از کلیه ابزار سرکوب بر خورداریم و مجهز به سیستم های پیشرفته امنیتی و اطلاعاتی و خبر گیری و شنود و کنترل می باشیم و اجازه نفس کشیدن هم به کسی نمی دهیم و در این مورد با برادران و خواهران رهبران جهانی به تفاهم کامل رسیده ایم .... شما برو به دوستان پان ایرانیست ات بگو همه با هم راحت بخوابید که ما بیداریم ...

منوچهر يزدی

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home