Friday, April 16, 2010


نه روسری، نه تو سری، مملکت دوست پسری


نـادره آفشـاری


هرچه می گذرد شلوغی-ها بیشتر می شود. هی مردم را می کشتند، هی دستگیر می کنند، هی تهمت می زنند و همین-گونه ادامه می دهند. جریان چپ ِ پشت اینها که همان توده ای-های معروف باشند، دارند از غصه می ترکند. از این که موضوع «تغییر» روی میز آمده، کاردشان بزنی، خونشان درنمی آید. تو وبسایت-هاشان نوشته اند که نمی دانند داستان «تغییر» از کجا روی میز دولتمداران دنیا رفته است!؟
تو تظاهرات خیابانی خارج از کشور یقه-ی هر که را که پرچم شیر و خورشید دارد، یا شعارهای سبز آنها را برای موسوی بازی تکرار نمی کند، می گیرند.

این کتاب یادداشت-های روزانه ی من است، همراه با فاکت ها و اسناد بسیاری برای گزارش لحظه به لحظه ی جنبش ضد خشونت و مدرن این روزها؛ برای عبور از درون حاکمیت به دنیای آزاد و مدرن؛ در تابستان داغ 1388 و چند روز ِ پیش و پس از این تابستان تب دار؛ خواسته ام با این کار فضای این روزها را نشان دهم. هرچند می دانم و می دانیم که بخشی از حکومتیان در پی ملاخور کردن این جنبش، از هیچ ترفندی رویگردان نیستند. باید ماند و دید چه خواهد شد.

دیگر این که «عنوان» کتاب «نه روسری، نه توسری، مملکت دوست پسری» یکی از شعارهای این روزهاست که به باور من سیاسیترین و انسانیترین شعار این جنبش است؛ هم ضد اسلام حکومتی و اسلام اجباری است [نه روسری] هم ضد خشونت [نه توسری] و هم خواهان اولیه ترین حق انسانی انسان ها، همه-ی انسان ها؛ یعنی آزادی های اجتماعی [مملکت دوست پسری] که با طنز زیبایی خواست طبیعی زنان و جوانان زیر فشار ما را به تصویر کشیده است.

به باور من آنچه این روزها در میهن ما می گذرد و نام «جنبش سبز» گرفته است، در واقع جنبش زنان است برای آزادی و بر علیه مردسالاری خشن جاری در بستر «فرهنگ» عقب افتاده-ی جامعه-ی ما؛ درست برعکس افتضاح تاریخی سال 1357 که «انقلاب اسلامی»-اش در واقع «جنگ» مردان بود برعلیه زنان و برای به زنجیر کشیدن دگرباره-ی زنان، پس از آزادی های دوران پهلوی ها که البته موفق نشد؛ دلیلش همه-ی تلاش های این سال های زنان و مردان آزاده-ی میهن است؛ چه در ایران و چه در برونمرز.
ادامـــه[+]

این کتاب در 450 صفحه و با بیش از 480 پانویس توسط «نشر سایه» در امریکا منتشر شده است. همین!

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home