اگر ما حتا اندکی هم هوشمندی می داشتيم، دستکم حال ديگر می بايستی يک نيمچه بديل خردمند و هدفمندی در برابر اين دَدان و ديوان حاکم بر ميهنمان می داشتيم که به جهانيان بگوييم آری ای مردم آزاده دنيا! اين است آن «سامانه» بافرهنگ و پيشروی که ملت ريشه-دار و بافرهنگ ايران شايسته-ی داشتن آن است، نه آن دستگاه دوزخی خلافت شر-خران و راه-زنان بی فرهنگ و شرم که مزدوران بی ناموس آن در اسارتگاه-های اسلامی خود حتا به پيرمردان بندی هم تجاوز جنسی کنند...
جدای از تُرک-های داخل ايران کنونی، بسياری دگر از اين تُرکان آسيای ميانه هم که حال ديگر ايرانی بشمار نمی آيند، نه تنها هم تاريخ و هم فرهنگ، بلکه اصلآ از خواهران و برادران تنی ما ايرانيان هستند، ولو که هيچ هم فارسی ندانند... ما وقتی از حکومت تُرک-ها بر ايران و نقش آنان در تاريخ بومی خود سخن می گوئيم که اساسآ هم بحثی بيجا و تفرقه-ساز است، بايد اين راستی را فراچشم داشته باشيم که تمامی فبايل تُرک زبانی که بيش از يک هزاره بر ايران حکومت کردند، همگی از ايرانيان سره بودند و هستند. بنگريد که دولت و مردم تُرکيه با چه هُشياری و هوشمندی گام به گام سنگر-های معنوی و فرهنگی و اقتصادی ما را در آسيای ميانه فتح می کنند! ...
ما از سويی به جدا-سران «ملت ساز» نهيب می زنيم که صِرف سخن گفتن به تُرکی و کُردی و بلوچی و عربی ... به معنای يک ملت بودن نيست و از سوی دگر، خود اين سوی معرکه-ی «فاشيسم زبان فارسی» براه انداخته و غيرفارس ها را انيرانی می خوانيم! ... - ادامـــه[+]
Labels: امير سپهــر
0 Comments:
Post a Comment
<< Home