Saturday, December 18, 2010


ظروفی به نام دادگاه در رژیم اسلامی


[+]سیامک مهر
آزاد-اندیش مبارز در سیاه-چال خلیفــه




سيـامک مهــر

من محصول جمهوری اسلامی هستم، من ساخت حکومت اسلامی-ام، رژیم استبداد دینی خود مسئول تولید آدم-هایی با اندیشه-های مثل من است. همانطوری که این رژیم 7 میلیون معتاد، بیش از 3 میلیون مواد فروش، چند میلیون زن خیابانی تولید کرده است به همان نسبت نیز چند میلیون کفر-گو متنفر از تمامی عربده-های اسلامِ حاکمان ستمگر تولید کرده است. پیش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشته-ها و کتب انتقادی و ضد اسلامی را جمع آوری می کردیم یک جعبه کوچک را پر نمی ساخت اما اکنون یک کتاب-خانه عمومی هم گنجایش کتاب-ها و مقالات و پژوهش-های انتقادی و اسلام-ستیز را ندارد

گزارشی از دادگاه وبلاگ نویس [آزاد-اندیش] زندانی «محمد رضا پورشجری» که مقاله-های خود را با نام «سیامک مهر» انتشار می داد جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است. او دادگاه [محکمــه شریعت] را به محاکمه این رژیم تبدیل نمود.
لازم به یاد آوری است آقای پورشجری « سیامک مهر » در 21 شهریور-ماه 1389، [12 سپتامبر 2010]، با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شد و به بند سپاه، شکنجه-گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت کرج منتقل شد، و پس از چندین هفته در سلول-های انفرادی و شکنجه-های جسمی و روحی به حسنینه-ی سلول-های انفرادی بند 1 معروف به سگدونی انتقال یافت.

20 آذر 1389، [11 دسامبر 2010]، بدون اطلاع قبلی، اولین جلسه به اصطلاح دادگاه رسیدگی به اتهامات من در شعبه 2 دادسرای انقلاب [محکمــه شریعت] کرج برگزار شد که به همه چیز شباهت دارد به غیر از دادگاه! واژه داد در فرهنگ ایران از ارجمندی بسیاری برخوردار است؛ معنای ژرف آن با آنچه در نظام استبداد اینجا به عدالت ترجمه شده هرگز برابر این!؟
دادگاه جایگاهی که در آن مدیریت جامعه به داد مردم می رسد و حقوق آزادی-های طبیعی مردم را که از سوی قدرت-مداران مورد تجاوز و تضیع قرار گرفته اعاده می کند.

اما در جمهوری اسلامی دادگاه [محکمــه شریعت] بویژه وقتی که به جرائم سیاسی و عقیدتی رسیدگی می کند ابزار سرکوب مخالفان و معترضان به وضع موجود است و نهادی است که گویا به جهت حفظ قدرت و انحصارات گروه اقلیت حاکم بنا شده است.

امروز به 2 اتهام من رسیدگی می شد؛ توهین به مقام معظم رهبری و ارتباط با سایت-های ضد انقلاب.
در ابتدا عرض کردم که در دوره 37 ساله-ی پهلوی دوم و در دوره 32 سال حکومت استبداد دینی هرگز هیچ دادگاه و محکمه-ای که صلاحیت داشته و شایسته بوده باشد به اتهاماتی از جمله اتهامات سیاسی و وجدانی و عقیدتی رسیدگی نکرده است و من این جلسه را به عنوان دادگاه به رسمیت نمی شناسم، زیرا که از حداقل وجاهت قانونی برخورد دار است، هیئت منصفه حضور ندارند، من وکیل ندارم و نمایندگان رسانه-ها نیز غایب هستند.

اما بدلیل اینکه من هر از فرصتی جهت راز بیان اندیشه-ها و آراء خود استفاده می برم از این موقعیت ناخواسته نیز بهره می جویم و علیرغم بی اعتبار دانستن این مجلس [محکمه شریعت] به عنوان دادگاه از نوشتار-های خود دفاع می کنم.

در مورد توهین به مقام معظم رهبری باید عرض کنم من شخصی، شیخی، جایگاهی به این نام نمی شناسم. اگر منظور فرد خودکامه و ستمگر و دیکتاتوری است که برای حفظ قدرت انحصارات خود با زور و قهر و خشونت حکومت می کند و مخالفان و معترضان خود را در زندان-ها با شکنجه به قتل می رساند و در بیابان-ها به گلوله می بندد از حق طبیعی هر شهروندی از ایشان به دشنام یعنی به نام بد یاد کنند.

در مورد اتهام ارتباط با سایت-های مجازی ضد انقلاب عرض کردم طبق ماده 19 اعلامیه-ی حقوق بشر هر قانون اساسی و موضوعی باید قطعا با روح و متن آن هماهنگ بوده باشد و هرگز روح و مبنای آن را نقض نکرده و اعتبار خود را از آن کسب کند، کسب اطلاعات و آگاهی از هر منبع و مرجعی انتشار اطلاعات و اندیشه-ها بدون استثناء در امور مسلم بشر شناخته شده و ... جهت تبادل افکار حق خود می دانم که با هر فرد و گروه و نحوه-ی فکری ارتباط داشته باشم و بر اساس حق آزادی بیان که مادر آزادی-ها است و هیچ فرد و مقام و قدرتی نمی تواند این حق را از من سلب نماید.

حرف-های آخر:

پس در خارج از موضوع دادگاه بطور دوستانه برای حضار عرض کردم که؛

من محصول جمهوری اسلامی هستم، من ساخت حکومت اسلامی-ام، رژیم استبداد دینی خود مسئول تولید آدم-هایی با اندیشه-های مثل من است. همانطوری که این رژیم 7 میلیون معتاد، بیش از 3 میلیون مواد فروش، چند میلیون زن خیابانی تولید کرده است به همان نسبت نیز چند میلیون کفر-گو متنفر از تمامی عربده-های اسلامِ حاکمان ستمگر تولید کرده است. پیش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر مجموع نوشته-ها و کتب انتقادی و ضد اسلامی را جمع آوری می کردیم یک جعبه کوچک را پر نمی ساخت اما اکنون یک کتاب-خانه عمومی هم گنجایش کتاب-ها و مقالات و پژوهش-های انتقادی و اسلام-ستیز را ندارد.


سیامک مهر
محمد رضا پور شجری سابق
آذر 1389 – دسامبر 2010
زندان رجایی شهر[+]
*****

وبلاگ نویس زندانی «سيـامک مهــر»،
در شرایط غیر انسانی و بلاتکلیفی بسر می برد

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" وبلاگ نویس زندانی « سيـامک مهــر » در شرایط حاد جسمی و بلاتکلیفی در سلول-های انفرادی بند1 زندان گوهردشت کرج بسر می برد.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری «سيـامک مهــر» پس از 4 ماه در سلول-های انفرادی بند سپاه و بند 1 زندان گوهردشت کرج توانست با خانواده-اش برای مدت کوتاهی ملاقات کابینی داشته باشد. هنگام ملاقات، خانواده-اش شاهد شرایط حاد جسمی او بودند آقای پورشجری بشدت لاغر شده بودند و وضعیت جسمی بسیار بدی داشتند.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری «سيـامک مهــر»، 21 شهریور ماه 1389، [12 سپتامبر 2010]، با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلش دستگیر شد و به سلول-های انفرادی بند سپاه، شکنجه-گاه وزارت اطلاعات در زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
او به مدت یک هفته توسط بازجویان وزارت اطلاعات مورد شکنجه جسمی ،روحی و توهین آنها قرار داشت. پس از یک هفته شکنجه وضعیت جسمی-اش رو به وخامت گذاشت که ناچار شدند او را در بیمارستان بستری نمایند اما بعد از بهبودی نسبی مجددا وی را به سلول انفرادی منتقل نمودند و چندین هفته در آنجا نگه داشتند.

سپس او را به سلولی منتقل کردند که در آن دو زندانی دیگر بنام-های آقایان حسین شایگان هموطن بهایی و محمود دولت آبادی که گفته می شود بیش از 11 ماه در آنجا در بازداشت بسر می برد قرار دادند.

وبلاگ نویس زندانی «سيـامک مهــر»، پس از 2 ماه از بند سپاه به فرعی 17 بند 6 که کاملا ایزوله است منتقل کردند و چند هفته پیش او را به حسینیه سلول-های انفرادی بند 1 زندان گوهردشت بردند.

آقای پورشجری «سيـامک مهــر»، در طی این مدت از داشتن ملاقات با خانواده-اش محروم بود.

دختر او در مشهد دائم تحت فشار و بازجویی و تهدید فردی با نام مستعار محمدیان از بازجویان اداره اطلاعات مشهد می باشد. این فرد خانم پورشجری را تهدید نمود در صورت مصاحبه با رسانه-ها و تماس باسازمان-های حقوق بشری و تشریح وضعیت پدرش او را هم بازداشت خواهد کرد. این بازجو تا به حال چند بار خانم پور شجری را برای مدت طولانی مورد بازجویی و تهدیدات مختلف قرار داده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری، شکنجه، قرار دادن در شرایط غیر انسانی و نگهداری در حالت بلاتکلیفی این وبلاگ نویس زندانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر، مدافعین وبلاگ نویسان و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
19 آذر 1389 - 10 دسامبر 2010

گزارش فوق را به سازمان-های زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
گزارشگران بدون مرز
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه دستگیری-های خود سرانه و شکنجه سازمان ملل متحد

Labels: , ,

0 Comments:

Post a Comment

<< Home