Friday, December 02, 2011


آيا روباه از مرغ بيزار می‌ شود؟


مردو آناهيد



حکومت اسلامی برای زورمندان جهان، برای فروشندگان ابزارهای آدمکشی، بهترين و ارزان ترين جارچی و مترسک است. هرگاه که سرکرده-ی اين حکومت از جهاد و ستيزه جويی سخن بگويد، از سوی سرزمين-های عرب زبان، چندين ميليارد دلار به بازار آمريکا و انگليس سرازير می شود.

فشار و تحريم اقتصادی، از سوی جهانداران، برای ولايت فقيه، بيشتر برای خودنمايی است که آن هم چندان کارآيی ندارد. زيرا جلوگيری از فروش کالا، به حکومت اسلامی، بيشتر برای کشورهای فروشنده، زيان بخش است.
گاهی هم جهانداران بايد نگرش مردمان را به سوی انسان ستيزانی خشمآور برگردانند تا آنها بتوانند زشتکاری-های خود را در پوشش انساندوستی پنهان کنند.
ولايت فقيه هم، مانند همه-ی دزدان، بايد بخشی از آنچه که دزديده است، یعنی بخشی از ايران را، به زورمندانِ جهانی باج بدهد تا بتواند ايران را با پشتيبانی آنها تاراج کند.
برای اين که بتوان حکومت اسلامی را از ساختنِ بمب ِ اتمی باز داشت بايد يا ابزار ساخت را از او گرفت يا حاکميت ِ انسان ستيزان و جهادگران را از ايران دور ساخت. حکومت اسلامی که پول داشته باشد، انگيزه-ی او جهادگری است، او می تواند ابزار و کالای مورد نيازش را بخرد و پيوسته، در راه ِ سرکوب ِ آزادگان، به کار ببرد.

ولايت فقيه، در دامنه-ی جهانی، از فروش نفت پُر توان است. اگر اين توان از او گرفته شود: آزمندان، بدون بخشنامه هم، پلوتونيم، به آخوند نمی فروشند و آخوند هم نمی تواند، برای کشتار ِ نامسلمانان، جنگ افزار بسازد.

زورمندانِ فرمانروا، در جهان امروز، برای گسترش ِ نيازهای اجتماعی، تنها در سوی بازار و کاربُرد کالايی، که آنها توليد می کنند، می انديشند. آنها برای استوار ساختن فرمانروايی خود و در دست داشتن بازار فروش، تنها از فشارهای اقتصادی و تحريم‌های سياسی سخن می گويند.

فرمانروايان جهان به کردار، راستای و ابزار ِ پيشرفت را، برای همه-‌ی جهانيان به آن گونه نشانه گذاری و هموار ساخته-اند که همه-ی مردمان بدون درنگ به سوی آرمان اين فرمانروايان روانه بشوند.
کشورهايی که خودسرانه راه ديگری را، برای پيشرفت خود، برگزينند با دشواري‌-هايی روبرو خواهند شد. آنها از داشتن و ساختنِ ابزارهای تُندکار پس می مانند و نمی توانند همدوش با ديگر ِ کشورها گام بردارند.
حکومت اسلامی، که پرورش يافته-ی جهانداران است، نه خودسرانه راهی را برای ساخت و ساز برگزيده و نه در برابر خواسته-‌های فرمانروايان جهان ِ گستاخی نشان داده است. همه-ی برنامه-های حکومت اسلامی در راستای آرمان‌های زورمندانِ جهان هستند. بنابراين؛

کشورهای فرمانروا هيچ گونه انگيزه-ای ندارند که راهِ پيشرفت را برای برنامه‌-های خود، که به دست آخوندهای پليد پياده می شوند، ببندند.

حکومت اسلامي، کمتر سازنده، وآنکه بيشتر خريدار و گسترش دهنده-ی بازار سازندگان کالا است. پول اين حکومت بيشتر از فروش نفت است که آنرا کشورهای فرمانروا می پردازند. اين کشورها همان پول را برای فروش کالاهای خود پس می گيرند. برآيند اين سوداگری گرمی-ی بازاريست که جهانداران خواهان آن هستند.
درست است که برنامه-ی هسته-ای در ايران از انگيزه-ای است که از شريعت ِ جهادگران برآمده است. ولی همين برنامه هم، بازار فروش جنگ افزارها را داغ می سازد. جهانداران از مترسکی به نام صدام توانسته-اند ميلياردها دلار جنگ افزار، به عربها، بفروشند. جنگ افزارهايی که عربها نه به داشتن و نه به کاربرد آنها نيازی داشته-اند.

حکومت اسلامی برای زورمندان جهان، برای فروشندگان ابزارهای آدمکشی، بهترين و ارزان ترين جارچی و مترسک است. هرگاه که سرکرده-ی اين حکومت از جهاد و ستيزه جويی سخن بگويد، از سوی سرزمين-های عرب زبان، چندين ميليارد دلار به بازار آمريکا و انگليس سرازير می شود.

درهم شکستن حکومت اسلامی، در زير فشار اقتصادي، چندان دشوار و پيچيده نيست که نياز به همايش‌های پی در پی، در شورای امنيت، داشته باشد. اگر، کشورهای فرمانروا، نفت را از حکومت اسلامی نخرند و نياز کشورهای خريدار نفت را برآورده کنند، دست اين حکومت از پول تُهی، ولی اندکی از درآمد ِ انگليس کاسته می شود.

ولايت فقيه حکومت دزدان است، دزدان اسلامی آزمندترين دزدان جهانی هستند، آنها جنگ افزار را هم برای جهاد و برای دستدرازی به دارايی ديگران می خواهند.

اگر کاسه ليسان ِ اسلام پناه هم از دُلار‌‌های کفار دور بمانند، جهادگران عمامه به سر هم، کمتر دهان به ستايش ولايت فقيه باز می کنند. خشم ِ بسيجيان هم، که در اجتماع گسترده ‌شده است، کاهش می يابد.
فرمانروايان زورمند، برای رسيدن به آرمان‌های خود، نياز به توليد ارزان و بازار ِ پُر فروش دارند.
آرمان فرمانروايان آراستن جهان با ابزارهای خودکار و زندگانی آسان‌-تر برای کار و خريدن اين ابزارهاست. مردمانِ کشورهای پسمانده، از کژآموزی، کاربُرد اين ابزارها را نشان تمدن و پيشرفت می پندارند.
جهانداران به مردمی نياز دارند که انديشه و گزينش‌های خود را از دانش آنها برداشت کنند تا بسان ابزارهای خودکار و استاندارد شده رفتار نمايند. آنها خواهان آن هستند که حکومت در هر کشوری استوار و با ديدگاه و برنامه-ی آنها همسو باشد.
جهانداران خواهان آن هستند که همه را به يک چوب برانند. از اين که سامانی مردمی، در هر جامعه، به بينش همان مردم بستگی دارد، اين است که برنامه-های جهانداران با آشفتگی و خشونت پيش می روند.
از اين که ستمگری پايه‌-های هر حکومت را سُست می کند، اين است که، جهانداران خواهان آرام ساختن اجتماع، اگر هم نياز باشد، برای فريب دادن ِ مردمان، خواهان دموکراسی می شوند. در کشورهای پسمانده دموکراسی تنها و تنها با نمايشنامه-ی بيعت گيری، که آن را انتخابات نام نهاده-اند، انجام می شود. يعنی حکومت شيادان بر فريبخوردگان يا درست تر بگويم حاکميت الله بر بردگان است.
آرمان آزادگان رسيدن به، مردمسالاريست، سامانی که در آن بر کسی ستم وارد نيايد. آنها خواهان کشورآرايی بر بنياد خرد، همپرسی و نوشوندگی هستند. هر چند که جهانداران با پيکر اين سامان دشمنی ندارند، ولی برنامه-های آنها بر اين انديشه نگاشته نشده-اند.
زيرا در هر روشی، چه در حکومت زور و چه در سامان مردمسالاری، پيشرفت جامعه به جاده-‌های پهن، به راه آهن، به فرودگاه، به پالايشگاه و به نيروگاه نيازمند است. ساختن و پرداختن به اين پديده‌ها، بدون آزادی هم، در جامعه پيش می رود.
گرچه آرمان‌های آزادگان ايران، در راه پيشرفت، با خواسته-‌های جهانداران همسو هستند ولی همسان و برابر نيستند. بنابراين آزادگان می توانند، برای رسيدن به آرمان‌های خود، در ويژگی-هايی از اين نيروها سود ببرند ولی نبايد خود نيز ابزاری برای کاربرد جهانداران بشوند.

به هر روی سخن از روندی به نام فشار از سوی کشورهای پيشرو بر حکومت اسلامی در ايران است.
در دوران ِ جنگ ِ سرد، کشورهای سرمايدار، توانسته-اند حکومت‌های کومونيستی را، که با آنها در ستيز بوده-اند، در زير فشار اقتصادی درهم بشکنند. ولی آنان با حکومت اسلامی نه تنها در ستيز نيستند بلکه با اين حکومت هم‌بستر و هميار هستند.
زيرا اين حکومت به کردار همه-ی مسلمانان جهان را برضد آمپراياليسم، که تنها آمريکا به اين مفهوم شناخته شده است، می شوراند. نه تنها کشورهای اروپا بلکه روسيه، ژاپن، چين و کشورهای پسمانده-ای مانند پاکستان، عراق و افغانستان، هر کدام برای سود ويژه-ای، پشتيبان حکومت ِ انسان ستيز اسلامی هستند. همه-ی آنها از اين حکومت بسان اهرمی به سود خود و بر ضد آمريکا بهره می برند.
رژيم آمريکا هم تنها از دوری و نداشتن ِ ديد‌بانی در بازار ايران نگران است. آمريکا با ساختار ِ ولايت فقيه هيچ گونه دشمنی ندارد. رژيم آمريکا می داند که درآمد و توان اقتصادی حکومت اسلامی بر فروش فرآورده-های کانی، به ويژه از فروش نفت، نهاده شده است. اقتصاد ايران بر چشمه-ی نفت سامان دارد. اين سامان نه چندان در داشتن و نه چندان در نداشتن ِ جنگ‌افزارهای ويرانگر در هم می شکند.
کشورهايی که در وارد آوردن فشارهای اقتصادی بر حکومت اسلامی هم پيمان می شوند نادان نيستند بلکه دروغ پردازند. زيرا آنها تنها از نفروختن کالاهای ويژه-ای به حکومت اسلامی سخن می گويند. ولی سامان اقتصادی، در حکومت اسلامی، نه از نفروختن ِ ابزار وآنکه از نخريدنِ نفت گزندپذير می شود.

سود ِ انگلستان با سود ِ هر کشوری، در فروش نفت، پيوند دارد.
روبهی، که رايزنِ مرغ دزدان باشد، او نه از دزدان و نه از مرغ بيزار می‌ شود.

کشورهای اروپا، از آن روی، به نمايش‌هايی در شورای امنيت نياز دارند که اندکی به حکومت ملايان هشدار بدهند. آنها می دانند که، بيشتر اين فشارها بازده-ای، که آنها می‌ خواهند، ندارند. حکومت اسلامی که پول در دست داشته باشد نه تنها تروريست‌های مسلمان را در جهان پشتيبانی می کند وآنکه او هر ابزاری را، که نياز داشته باشد، با اندکی تکاپويی می‌ خرد.

کشورهای باختر، در دوران جنگ سرد، از هر پديده-ای، که چهره-ی سوسياليسم را نرم نشان می داده است، پرهيز داشته-اند. حتا، در زورآزمايي-‌های ورزشی، به بهانه-هايی از بازی با ورزشکاران شوروی دوری می جستند. اينک می بينيم که رسانه‌های همان کشورها برای استوار ساختن ِ ولايت فقيه و فروکردن آن به ايرانيان برون مرز به شعبده بازی و گرم ساختن بازار اسلامفروشان می پردازند.
تنها در خود آمريکا ده‌ها فرستنده-ی آوا و سيما به نمايندگان حکومت اسلامی واگذار شده-اند. شمار مسجدها و راديوهايی که مزدوران ولايت فقيه در کشورهای اروپا و آمريکا دارند بيشتر از جايگاه-‌های هستند که در ايران به آلوده کردن نگرش ِ مردم در کارند.
آيا انديشمندان اين کشورها نمی دانند که، مسجدها و آموزشگاه-‌های اسلامی، انسان را از خود بيگانه می کنند؟
آيا آنها گمان نمی برند که، دستکم بخشی از اين مسلمانان، می توانند بر ضد نامسلمانان به جهاد برخيزند؟
آيا نمی ‌دانند که تروريستِ ارزان، از جان گذشته، خودکار و فراوان، در احکام اسلام ساخته می شود و اين ابزار جاندار از بمب اتمی دهشت ‌آورتر، ويران ‌کننده تر و پايدارتر است؟
پاسخ اين است: آری آنها به اين آينده آگاه هستند ولی آنها، از گسترش اسلام و فشرده شدن آزادی در جامعه، ترسی ندارند. زيرا حکومت به شيوه-ی ولايت فقيه، که انسان‌ را از خودبيگانه و مهارشده می پروراند، با گسترش تمدن مدرن در تضاد نيست.
البته شيوه-ی مردمسالاری هم با گسترش و پيشرفت تمدن در تضاد نيست، ولی مردمسالاری برانگيزنده-ی خرد انسان است و خرد انسان با ولايت فقيه، با نادانی، با جانستانی، با بردگی و با برده پروری در پيکار است.
آرمان کشورهای پيشرفته: گسترش بازار تمدن از راه پيشرفت ابزار توليد است. آنها با سامانی در ستيز هستند که از پيشرفت آنها جلو گيری کند.
آرمان آزادگان: رسيدن به سامان مردمسالاری از راه گسترش و برخورد انديشه‌هاست. آنها با پديده-ای در ستيزند که از گسترش انديشه-ی آزاد جلوگيری کند.

وظيفه-ی اسلامفروشان: نگهبانی و نجات اسلام است که آن هم تنها با دروغ و نيرنگ امکان پذير خواهد بود. آنها با آزادی و خرد انسان در ستيز هستند و می دانند که در آزادی پايه-‌های اسلام به نقد کشيده می شوند و اسلام در وجدان جامعه سرنگون خواهد شد
.
در هنگامی که آزادی در اجتماع با پيشرفت تمدن و ساختن ابزارهای توليد همسو باشند آزادگان می توانند با کشورهای پيشرو همگام بشوند. يعنی آزادگان با کشورهای پيشرفته دشمنی ندارند، ولی با يکديگر هم‌بستر نمي‌شوند.
حکومت‌های اين کشورها هم به آزادگان مهر نمی ‌ورزند، ولی آنها خواسته-های خود را در راه آزادگان می نگارند. به زبانی ساده، پيشرفت تمدن و آزايخواهان از وجود يکديگر بی نياز نيستند و می توانند زمانی به يکديگر نزديک و زمانی از يکديگر دور باشند.

(يادآوری: اين جستار در نوامبر 2007 با فرنام ِ "آيا حکومت اسلامی تحريم اقتصادی شده است؟" پخش شده است. از آن جا که درونمايه آن هنوز تازه است، آنرا با اندکی بهبود بازگو کرده-ام).



مـردو آنـاهيــد
يکم دسامبر ۲۰۱۱
دریافت بازتاب از دیدگاه خوانندگان[+]

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home