سراب وا اسلاما ی سبز!...
سروش سکوت
سروش سکوت
چند روزی از انتشار آهنگ "نقی" شاهین نجفی و بازخوردها و واکنش های گسترده به آن می گذرد؛ از "توهم ِ توهین" شاهین به چیز و کس نامعلوم و نادیده و نابوده-ای بنام "مقدسات" تا فتوای قتل وی از سوی مروجان مرگ حکومت اسلامی... اما آنچه بیش از هر چیزِ دیگری "باز هم" نمایان شد، "دُم ِ خروس ِ دروغ" اصلاح طلبان و سبزها بود، که باز هم نمره-ی این جماعت را به "زیر صفر" رساند و کشاند. اینها که خودشان خوب می دانند در اثر تیز و خشم آگین و طنزآلود شاهین، نه اثری ار توهین است و هرچه بوده فقط بازگو کردن مباحث اجتماعی و به ویژه خرابی های یک سال اخیر بوده که اتفاقا خود این اصلاح طلبان هم در آفرینش و پیدایش آن تاثیر بسزایی داشته-اند. این بار هم در میان ندای "وا اسلاما" و "بستن دخیل بر ضریح اسلام" سبزهایی همچون "سید مجتبی واحدی" در واکنش به اثر کاملا اعتراضی شاهین نجفی، مغلطه-ای جز پنهان سازی موارد دیگر شعر اعتراضی شاهین به همه چیز و همه کس، حتا اپوزیسیون (به ویژه آنجا که می گوید: راستی اسم رهبر جنبش سبز چی بود؟!) وجود نداشته است.
اینکه شاهین نجفی در جایی از "سیاسیون فسیلی تو غربت" یاد می کند، به مزاق آن بخش اپوزسیون که سی و سه سال است فقط شعار داده-اند و هیچ کار اجرایی و عملی نکرده-اند و حتا قدرت پشتیبانی از یک آدم نیازمند یا یک پناهنده-ی دردمند را ندارند و آن وقت مدعی برانداختن یک رژیم سرکوبگر هستند و سی و سه سال است تنها مبتلا به روزمره-گی و روزمرگی شده-اند، خوش نیامده است و این بخش هم از مغلطه-ی مُضهک "توهین به عقاید دیگران" سو استفاده کرده-اند! نجفی، در این زمانه-ای که دروغ حتا در میان اپوزیسیون روزآمد و کارآمد شده، صرف نظر از خوشایند یا بدآیند کس یا جریانی، واقعیت ها را در عریانی ِ راستی در آهنگ "نقی" بیان کرده است. شاید اگر شاهین نجفی هم مثل خیلی از سیاسیون گرفتار خودسانسوری و دل بسته به "روزمرگی مبارزاتی"، فقط به نکوهش سیستم جمهوری[حکومت] اسلامی می پرداخت، این همه واکنش به یک آهنگ پیش نمی آمد تا آنجا که حتا فتوای قتل این هنرمند نوگرا را صادر کرده و برای سرش جایزه بگذارند! اینکه حتا تصور کنیم برای چیزی و جرمی بنام "توهین به مقدسات" برای شاهین حکم ارتداد صادر شده، مُضهک است؛ چرا که در میان مخالفان جمهوری[حکومت] اسلامی، در رسانه های مختلف و فضای مجازی و حقیقی هستند افراد بسیاری که به معنای واقعی کارشان تنها و تنها دین ستیزی است؛ چرا برای آنها فتوای مرگ صادر نمی شود؟! دلیلش واضح است: چون شاهین نجفی چیزی را بازگو می کند که تا بحال انگشت شمارانی همچون «فریدون فرخزاد» به سراغش رفته-اند و آنها هم سرنوشتی جز کشته شدن به دست وحشی های مسلمان حکومت اسلامی نداشته-اند.
شاهین نجفی نیز همانگونه که بارها گفته، تنها مُشکلش با سیستم جمهوری[حکومت] اسلامی یا خرافه-های مذهبی نیست،
شاهین گفته، با ابزار خود این سیستم پُر از فریب به نبرد با آن می رود، اساس کار بهره گیری از توپ میدان حریف و بازی دادن آنها و غلغلک نمودن افکارشان است. جریانی که شاهین نجفی آن را "شر و اشرار" می نامد، برخوردی تیزبینانه، شاعرانه، ساختارشکنانه، ادبی و منطقی با مسایل و مُعضلات اجتماعی و فرهنگی دارد. دیروز، در مصاحبه-ی شاهین نجفی با بی بی سی فارسی، جمله-ی پایانی مجری برنامه، به نظرم پاسخ خیلی ها را داد که فکر می کردند با ناسزا یا تهمتِ توهین زدن به شاهین و آهنگش، می توانند شخصیت او را تخطئه کنند: "اثری که شاید بخاطر تابوشکنیش مهجور می ماند، به لطف مخالفانش حالا همه جا شنیده می شود"... پس از مخالفان نابخردمان متشکریم! در این زمینه، به نظرم، کیهان لندن، کامل ترین و جامع ترین مقاله را آورد. حکم ارتداد و فتوای قتل علیه شاهین نجفی؟
سروش سکوت
22 اردیبهشت
*****
حکم ارتداد و فتوای قتل علیه شاهین نجفی؟
کیهان آنلاین
بيست و يکم ارديبهشت ۱۳۹۱ - دهم می ۲۰۱۲
شاهین نجفی از خوانندگان موسیقی زیرزمینی است که چند سال پیش از ایران به آلمان مهاجرت کرد. موسیقی او اعتراضی و عاصی و متن-هایش بی پروا هستند. شاهین خواننده رَپ است و آهنگ تازه وی به نام «آی نقی» که مانند دیگر ترانه-هایش مسایل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را به پرسش می کشد، برخی از شنوندگان از جمله مؤمنان «سبز»، «سیاه»، «سرخ»، «زرد» و رنگ های دیگر را خوش نیامده است تا جایی که خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران حکم ارتداد و قتل وی را از طرف "آیت الله صافی گلپایگانی" منتشر کرد و ارتش سایبری جمهوری[حکومت] اسلامی کارزار مجازی برای قتل وی ترتیب داد و برخی نیز زبان به سرزنش وی گشودند که چرا به عقاید مردمانی که به موضوعات مورد انتقاد وی اعتقاد دارند، احترام نمی گذارد. به نظر می رسد گذشته از جمهوری[حکومت] اسلامی و جانبازان مجازی جهاد مجازی در جهان مجازی، برای بسیاری از ایرانیانی که ادعای دفاع از دمکراسی و آزادی بیان و حقوق بشر دارند نیز، همه این مفاهیم هنوز چندان روشن نیست وگرنه یک اثر هنری و ادبی را هر ارزشی که داشته باشد یا نداشته باشد، می توان دید و شنید و خواند یا ندید و نشنید و نخواند! تنها اندیشه ها و افرادی از تبار "آیت الله روح الله خمینی" و "صافی گلپایگانی" و "فاضل لنکرانی" و مشابهانشان هستند که فرمان ارتداد و قتل و حذف و نابودی می دهند که اگر قرار بود آدم ها به این فرامین گردن بنهند، نه خود مذهب «شیعه» می توانست به وجود آید و نه اساسا دین اسلام متولد می شد! اتفاقا خود مؤمنان، از جمله آنها که هنوز پس از قرن ها برای «امام حسین» به سر و سینه خود می کوبند، بیش از دیگران باید ایمان داشته باشند، که با کشتن و از میان برداشتن افراد نمی توان اندیشه و زبان و تأثیر آنها را از میان بُرد که اگر چنین می بود، اساسا شیعه-ای وجود نمی داشت!
اگر غیر از این باشد، باید صفی طولانی علیه شاهین نجفی وارد کارزار حذف وی شوند چرا که وی کسی را در ترانه «نقی» بی نصیب نگذاشته است: شیث رضایی، مدیران کارخانه ویاگرا، صنف نانوایان و قصابان، زنانی که عمل بکارت و زیبایی انجام می دهند، ممه های گلشیفته، نژاد آریایی، صنف جواهرفروشان که فَروَهَر و نشانه های زرتشتی می فروشند، فرنود کوچولو، اختلاس گران میلیاردی، روسیه و امارات، سیاسیون فسیل تو غربت، زنان بیوه-ای که به دیسکو می روند، روشنفکران مجازی در چت های بی پایان، مردان روسپی و... خلاصه همه این «جماعت حالی به حالی»! ولی ظاهرا فقط صدای آیت الله صافی گلپایگانی و ارتش سایبری رژیم و برخی «سبزها» در آمده است!
کیهان آنلاین
بيست و يکم ارديبهشت ۱۳۹۱ - دهم می ۲۰۱۲
Labels: اسلام, اصلاحطلبان, سراب وا اسلاما ی سبز, سروش سکوت, شاهین نجفی, مجتبی واحدی, نقی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home