Friday, November 28, 2003

مسئول جان احمد باطبی، جمهوری اسلامی است

مسئول جان احمد باطبی، جمهوری اسلامی است
جمهوری اسلامی ايران در پی يک دوره تنش و درگيری با جهان غرب و پس از رجزخوانی بر سر امضاء پروتکل الحلقی منع توليد سلاح های کشتار جمعی، بالاخره بدنبال ديدار با وزيران خارجه کشورهای فرانسه، انگليس و آلمان، اعلام کرد که شروط آنان را پذيرفته و پروتکل را امضاء خواهد کرد. همزمان برای کاهش فشار های بين المللی ، از گزارشگر ويژه آزادی بيان و انديشه کميسيون حقوق بشر سازمان ملل،آقای ليگابو، برای تهيه گزارشی در اين زمينه از ايران، دعوت کرد. آقای ليگابو با تعدادی از زندانيانی که ليیيست آنان را دراختنيار داشت، ملاقات و گفتگو کرد.
احمد باطبی، دانشجويی که در تيرماه 1378 به جرم برافراشتن پيراهن خونين يک دانشجوی مجروح، به دهسال زندان محکوم شده بود، از جمله افرادی بود که د رجريان مرخصی بيست روزه اش، با آقای ليگابو ديدار کرده بود. وی پس از اين ديدار ناپديد شد و از سرنوشتش اطلاعی در دست نيست.
مسئول اين آدم ربايی ها، که توسط سپاه پاسداران با همکاری همه جانبه قوه قضائيه و دوائر وابسته به آنها صورت می گيرد، شخص علی خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامي اين اقدامات را در شرايطی انجام می دهد که جهان يک پارچه بر عليه حرکت های توطئه آميز آن در زمينه نقض قراردادهای بين المللی همصدا شده و به حق متحدا برانگيخته اند. اين رژيم نمی خواهد خود را با جهان امروز هماهنگ کند. در اين اوهام است که با زندان، شکنجه، آدم ربايی و ديگر شيوه های قرون وسطائی، می تواند بر انسانهايی که آزادی و آزاد انديشی را جزئی از حقوق خود می دانند، حکم راند.
ما سازمان ها ، احزاب و نهادهای دمکراتيک و همه آزاد انديشانی را که برای دفاع از حق آزاد زيستن مبارزه می کنند، فرا می خوانيم که برای عقب نشاندن اين رژيم آزادی ستيز و برای آزادی کليه زندانيان سياسی و از جمله احمد باطبی از هيچ تلاشی فرو گزار نکنند
کميته اتحادعمل برای دموکراسی
متشکل از : حزب دموکرات کردستان ايران – سازمان اتحادفداييان خلق ايران – سازمان کارگران انقلابی ايران ( راه کارگر)
۲۵ آبان ١٣٨٢ / ١۶ نوامبر ٢٠٠٣
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
فحشای اسلامی در ایران، نمادی دیگر از تحقیر زن
بهروز ملکشاه
رژیم جمهوری اسلامی طی 25 سال حاکمیت توتالیتر و مذهبی خویش، با ترویج و به اجرا گذاردن متحجرانه­ترین قوانین شرعی و اسلامی اشاعه دهنده پوسیده­ترین و ضد انسانی­ترین افکار عصر معاصر و به تبع آن رشد آسیب­های اجتماعی متعدد و از جمله گسترش روز افزون فحشا و تن فروشی زنان در ایران بوده و هست.
پدیده تن فروشی زنان اگر چه مختص به ایران نبوده و مسئله­ای جهانی است، اما زمامداران جمهوری اسلامی که بنا به دیدگاههای مذهبی خویش به زن تنها از دید ارضای خواسته­های جسمانی مرد می­نگرند، و در واقع عاجز از حل مسائل و معضلات اجتماعی هستند به این پدیده اجتماعی تحت عنوان ازدواج موقت جنبه دینی داده و به آن رسمیت بخشیده­اند.
ازدواج موقت یا صیغه اگر چه از سال 1313 خورشیدی و متاثر از فقه امامیه (شیعه اثنی عشری) در قوانین ایران تصویب و به مورد اجرا گذاشته شد، اما مردم ایران قبل از قیام توده­ای سال 1357 همواره نسبت به این نوع ازدواج با دیدی منفی نگریسته و به ندرت از آن استفاده میشد. این نوع از ازدواج اکثراً در شهرهای مذهبی مشهد و قم و در بین زائرین رایج بود، اما بعد از قیام و استقرار رژیم اسلامی با تشویق رژیم صیغه جانی تازه گرفت و بیش از پیش در ایران مورد استفاده قرار گرفت. که این مسئله خود جدای از جنبه­های اخلاقی جاری، ریشه در پیامدهای اجتماعی و اقتصادی دارد که رژیم جمهوری اسلامی به یمن حاکمیت خویش بر جامعه ایران تحمیل ساخته است.
زنان از همان روزهای آغازین پس از قیام و به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و تدوین قوانین پایه­ای بر مبنای شرع و سنت از کلیه آزادیهای فردی و اجتماعی خویش محروم شدند و زمامداران اسلامی علی­رغم حضور گسترده و چشمگیر زنان در عرصه قیام و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران، بر اساس فرهنگ و مذهب به بازنگری جایگاه و موقعیت زن در خانواده پرداختند و در این بازنگری سرکوب زنان در تمامی عرصه­ها را در دستور کار خود قرار دادند. در همین حال وابسته ساختن زنان از لحاظ اقتصادی به مردان و تحمیل فقر اقتصادی بر آنان نیز بیش از پیش این قشر اجتماعی را وادار به حاشیه نشینی ساخته و همین امر موجب شده است که طی سالهای گذشته عده کثیری از زنان و دختران فقر زده، خشونت دیده و کتک خورده در چهار دیواری خصوصی خانه با فرار از خانه به دلیل وجود بافتهای فرهنگی، تحکیم بیش از حد برخورد و معضلات خانوادگی و به امید زندگی بهتر خانه و کاشانه خود را ترک کرده و راهی شهرهای بزرگ شوند که در این میان تعداد زیادی از آنان به دام شبکه­های خرید و فروش زنان و دختران افتاده و به شیخ­نشین­های حاشیه خلیج فارس فروخته می­شوند و عده­ای دیگر نیز برای تامین زندگی خود ناچار به خرید و فروش مواد مخدر و یا تن فروشی و یا تن دادن به فحشای اسلامی یا صیغه خواهند شد و تنها راهکار رژیم در این زمینه تصمیم به راه­ندازی مراکزی تحت عنوان خانه عفاف که بنا به آمارهای رسمی سالانه 15 درصد به آمار آن افزوده می­شود، به منظور شرعی ساختن این معضل اجتماعی بوده است. علی­رغم اعلام رسمی و تکان دهنده 13 سالگی به عنوان شروع سن فحشا در ایران موجب شده­ تا جداسازی جنسیتی و محدود ساختن روابط سالم میان دختران و پسران و بیکاری گسترده در میان جوانان، امکان ازدواج دائم را از جوانان سلب کند. و گرایش به ازدواج موقت یا صیغه به طور چشمگیری افزایش یابد و در تائید این امر نیز آمارهای رسمی رژیم حاکی از آن است که ازدواج موقت در ایران در سال 80 6 درصد، در سال 81 و در شش ماهه اول سال جاری در مقایسه با سال گذشته 12 درصد افزایش داشته است. و این روند تصاعدی طی سالهای اخیر نه تنها بهبود نیافته بلکه روز به روز در حال افزایش است.
برگرفته از خبرنامه شماره 130 کومه له- سازمان انقلابي زحمتکشان کردستان ايرانwww.komala.org
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

Sunday, November 23, 2003

از لابلای خبرها

از لابلای خبرها
در ايران اشغال شده و اسلام زده چه ميگذرد؟

;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;;


خودسوزي يك جانباز در مقابل بنياد جانبازان جنوب تهران
چهارشنبه گذشته يك جانباز به علت مشكلات مالي و عدم پرداخت كمك از سوي بنياد، در مقابل اداره كل امور جانبازان جنوب تهران در خيابان شهيدرجايي، اقدام به خودسوزي كرد /// يكشنبه 2 آذر 1382 ///
"""""""""""""""
علم‌الهدايي‌ معاون‌ اجتماعي‌ سازمان‌ بهزيستي‌ كشور اسلام زدهً ايران ميگويد:
" خودكشي‌ سومين‌ عامل‌ مرگ‌ جوانان‌ است‌
مطابق آمار رسمي وزارت بهداشت ميـزان‌ اقدام‌ به‌ خودكشي‌ در كشور روزانه‌ حداقل‌ 11 نفر با ميانگين‌ سني‌ 29 سال‌ است. /// شنبه 1 آذر 1382 ///
بـا استنـاد بـه‌ آمار سال‌ 82 وزارت‌ بـهـداشـت‌، ميـزان‌ اقدام‌ به‌ خودكشي‌ در كشور را روزانه‌ حداقل‌ 11 نفر با ميانگين‌ سني‌ 29 سال‌ عنوان‌ كرد و با اشاره‌ به‌ آمار خودكشي‌ سالهاي‌ 75 تا 80 كشور افزود: در اين‌ سالها بطور متوسط‌ از هر100 هزار نفر 39\5 نفر در كشور، اقدام‌ به‌ خودكشي‌ كرده‌اند و استان‌ ايلام‌ با 83\26 مورد خودكشي‌ در صد هزار نفر بالاترين‌ ميزان‌ خودكشي‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ و در مقايسه‌ با ميانگين‌ كشور، 44\21 در صد هزار نفر بيشتر بوده‌ است‌.
سالانه‌ حدود5 تا 7 هزار نفر از طريق‌ خودكشي‌ به‌ زندگي‌ خود خاتمه‌ مي‌دهند كه‌ يك‌ دوم‌ آنها در شـهـرهاي‌ بزرگ‌ و يك‌ چهارم‌ در روسـتـاهـا و شهـرهـاي‌ كـوچك‌ روي‌ مي‌دهد.
خودكشي‌ سومين‌ عامل‌ مرگ‌ و مير جوانان‌ و نوجوانان‌ 15 تا 24 سال‌ گزارش‌ شده‌ است‌.
روش‌ خودكشي‌ در مردان‌ بر خلاف‌ زنان‌ و پيرمردها، خشن‌ و بيشتر به‌ روش‌ حلق‌آويز شدن‌، شليك‌ گلوله‌، پرتاب‌ از بلندي‌ و رگ‌زني‌ است‌.
خـودكشـي‌ در مـردان‌ سنين‌ 20، 60 و70 سال‌ بيشتر بوده‌
بيشترين‌ ميزان‌ خودكشي‌ مـردان‌ در سنيـن‌ 14 تـا 24 سال‌ گزارش‌ مي‌شود.

""""""""""""""""
زنان بانه نيز خودسوزي را انتخاب کردند «؟؟؟»
زنان ايران، 1 آذر 82 :
در ماه گذشته يک دانش آموز 11 ساله خودسوزي کرده و مرده است و يک زن جوان نيز با خوردن داروي مرگ موش به زندگي خود خاتمه داده است.
"""""""""""""""
آمار خودکشي زنها در استان گلستان «؟؟؟»
زنان ايران، 27 آبان 82 :
از هر هزار زني که سال گذشته در استان گلستان مرده اند، 16 نفر آنها خودکشي کرده اند.
بسياري از اين خودکشي ها به شکل خودسوزي بوده است و بيشتري آمار خودکشي به شهرهاي بندرگز، آق قلا و مينودشت مربوط مي شده است.
"""""""""""""""""
زنان ايران، 26 آبان 82:
يک زن 24 ساله در روستاي گنگچين صوماي برادوست از توابع اروميه خود سوزي کرد.
""""""""""""""""
بيشتر قتل‌هاي برنامه ریزی شده دركرمانشاه جنبه‌ي ناموسي دارند
خبرگزاري دانشجويان ايران، 26 آبان 82 :
در تهران اختلافات و قتل‌ها بيشتر جنبه‌ي مالي دارند تا ناموسي، اما در استان‌هايي همچون خوزستان، كرمانشاه، ايلام، لرستان و كردستان آمار قتل‌هاي ناموسي بالا است.
ماده‌ي 630 قانون مجازات اسلامي گفت: با توجه به اين ماده در صورتي‌كه مردي زن خود را در حال زنا ببيند مي‌تواند هر دو نفر را به قتل برساند و مجازاتي كه براي قتل عمد در نظر گرفته شده براي او به حساب نمي‌آيد، اما اگر زني همسر خود را در اين صحنه ببيند در صورت قتل به ارتكاب قتل عمد و قصاص محكوم مي‌شود و اين در واقع حكم شرع است،
""""""""""""""""
دكتر علم‌الهدايي معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كشور اسلام زدهً ايرن گزارش داد:
" بيش از 400 هزار زن آسيب ديده در كشور وجود دارد «؟؟؟»
خبرگزاري كار ايران، 19 آبان 82 :
خودسوزي از انواع خودكشي‌هاي شايع در ميان زنان آسيب‌ديده استانهايي نظير گلستان، ايلام، كردستان است
بدلايل مختلفي از جمله ازدواجهاي اجباري و پاياپاي، اين امر رواج دارد. به نحوي كه نرخ خودكشي بين سالهاي 79ـ77 در بين زنان استان چهار محال و بختياري 5/35 درصد بوده است. "
"""""""""""""""
57 هزار كودك و نوجوان زير 15 سال در كارگاه هاي استان كردستان به صورت غيرقانوني كار مي كنند.
“””””””””””””””””””
تردد شديد نيروي انتظامي در ايرانشهر
در طي ده روز اخير به دليل چند حادثه ربودن يک کودک ده ساله و قتل يک مادر ودختر و حمله مسلحانه به بانک مسکن تعداد زيادي از عوامل نيروي انتظامي با گشت ويژه شروع به آزار و اذيت مردم کردند. « ۲۳ نوامبر 2003 »
""""""""""""""""""""
خودكشي‌ سومين‌ عامل‌ مرگ‌ و مير جوانان‌ و نوجوانان‌ 15 تا 24 سال‌ است «؟؟؟»
جـنـسـيــت‌، ســالـمنـدي‌ و ازكــارافـتــادگـي‌، بيـوگـي‌، تجـرد، نـداشتـن‌ فـرزنـد، فقـر و بحـرانهاي‌ اقتصادي‌ و اعتياد از عمده‌ علل‌ عمومي‌ خودكشي‌ در ايران اسلام زده است !!!
سالانه‌ حدود5 تا 7 هزار نفر از طريق‌ خودكشي‌ به‌ زندگي‌ خود خاتمه‌ مي‌دهند كه‌ يك‌ دوم‌ آنها در شـهـرهاي‌ بزرگ‌ و يك‌ چهارم‌ در روسـتـاهـا و شهـرهـاي‌ كـوچك‌ روي‌ مي‌دهد.

افزايش تعداد دختران فراري و ايجاد خانه هاي فساد در شهرك گلسار رشت «؟؟؟»
"""""""""""""""""
روزي 100 شهرستاني براي فروش كليه وارد تهران مي شوند
از بين رفتن قبح كليه فروشي و دلالي كليه در در ايران اسلام زده به هيچ عنوان قابل كتمان نيست !!!
"""""""""""""""""
آی مردم ما را چه می شود ؟؟؟ آيا وقت آن نرسيده که بپاخيزيم و تن به اين پوسيدگی و مرگ تدريجی ندهیم ؟؟؟

Saturday, November 22, 2003

بيست و چهار ساعت زندگی ايرانی !

بـيـســت و چــهــار ســاعــت زنــدگــی ايــرانـــــی !

ساعت 8 صبح : درگيری در خيابان ؛ ترافيک سنگين ؛ مُچاله شدن اعصاب.
ساعت 9 صبح : خميازه کشيدن در اُتاق کار اداره .
ساعت 10 صبح : دعوا و مرافه در شورای شهر و مجلس .
ساعت 11 صبح : دريافت احضاريه برای حضور در دادگاه .
ساعت 12 ظهر : انتشار روزنامهً کيهان ؛ آبروريزی از شهروندان .
ساعت 1 بعداز ظهر : ناهار ؛ نماز ؛ غيبت .
ساعت 2 بعداز ظهر : شنيدن و ديدن اخبار فجايع از صدا و سيمای لاريجانی .
ساعت 3 بعداز ظهر : جلسهً مطبوعاتی جبههً مشارکت ؛ تهديد به خروج از حاکميت !!!
ساعت 4 بعداز ظهر : پايان وقتکشی اداری ؛ همه خسته از هشت ساعت بيکاری (؟)
ساعت 5 بعداز ظهر : آغاز ترافيک سنگين و هوای آلوده در شهر ؛ آمدن لندکروز ها به خيابان ها .
ساعت 6 غروب : مردم به سينما ميروند تا فيلم های عشقی – سياسی نگاه کنند .
ساعت 7 غروب : اوج ترافيک در بزرگراه ؛ فحش خواهر و مادر رانندگان محترم به همدیگه.
ساعت 8 غروب : « اوپديس بازی » توسط جوانان محترم در خيابان جُردن ؛ بانوان در خيابان منتظر هستند .
ساعت 9 شب : مروری دوباره بر اخبار فجايع روزانه از صدا و سيمای لاريجانی !
ساعت 10 شب : پخش شوهای اعترافات و افشاگری ؛ مجادله و منظره و گفتن بد و بيراه به همه....
ساعت 11 شب : تماشای فيلم سينمائی از ماهواره ؛ « کارمندان می خوابند » .
ساعت 12 شب : هجوم به اينترنت ؛ آنلاين شدن ؛ جوانان " چت " ميکنند .
ساعت 1 نيمه شب : ترافيک در بزرگراه کمی سبک می شود .
ساعت 2 نيمه شب : ترافيک در " چت روم " های ايرانی سنگين ميشود !!!
ساعت 3 نيمه شب : خميازه پشت کامپيوتر ؛ خواب لازم ؛ جوانان می خوابند .
ساعت 4 صبح : صدای ريختن تير آهن در حيابانها برای خانه هائی که دائماً در حال ساخت هستند.
ساعت 5 صبح : خوشبختانه همه خوابيده اند ؛ چون ملا ها بيدارند !
ساعت 6 صبح : ماهواره ها برنامهً کودک را شروع کرده اند ؛ ( جيش _ بوس _ لالا ) آخرين مشتريان تهاجم فرهنگی می خوابند .
ساعت 7 صبح : مستکبران می روند که بخوابند اگر نشاًگی دود و دم بذاره – و مستضعفان بيدار می شوند که بدوند دنبال یه لقمه نون !
ساعت 8 صبح : روز از نو ؛ روزی از نو ........
الهی به اميد تو ؟؟؟
تو گفتی هر آنکس که دندان دهد نان دهد پس چی شد ؟؟؟
!!! اين هم مثل بقيه قول هائی که دادی خالی از آب دراومد !!!
''''';;;;;''''';;;;;''''';;;;;''''';;;;;'''''';;;;;''''';;;;;'''''
باز نويسی از يک ايميل رسيده از سوی یار هميشه بيدار پايگاه خبری « پاينده ايران » با سپاس از او.

Friday, November 14, 2003

رياکاران عبا بدوش با دستهای خون فشان

مهرورزان ! خردگرايان ! آی فرزندان « مانــی ؛ مــزدک ؛ حلاج ؛ کاوه و بابک»
چــه می بينيد ؟
بهر کجا که نگــه ميــکــنـی - خاک خونين است ؛ سرخ است ؛
و وارثان مــحــمــد و مــوســی و عـــيـسـی و .... خدای خود ساخته را به گروگان گرفته اند
و با ياد و نام او مريدان خود را منفجر ميکنند تا خاک را سرخ تر و کوره راه بهشت را هموار !
مافيای تازيان دست در دست هم شمشيرهايشان را از رو بسته
ميبينی؟ قتل و کشتار برای چپاول ؛ فصل وحشت ؛ فصل سرد سياهی!
اين تازيان که به زبان فارسی سخن ميگويند ؛ اينها از ما نيستند