اســلام دين نيست، ديوانگی است
رستاخيز ايرانيان و دشمنانش
سيامک مهر
اسلام دين مردارخوارهاست. اسلام از مرگ تغذيه می کند. مرگ انديشه ها، مرگ باورهای رنگارنگ انسانی.
اسلام از مرگ زندگی های خدايی، از مرگ خدايان و جان های خدايی و خداگونه تغذيه می کند.
اسلام در واژه واژه اش، در يک کلام کوتاهش، در الله اکبرش، در لا اله الا الله اش و در هر نماد و نشانه اش يعنی مرگ آزادي، مرگ برابری.
اسلام ايمان نيست، عبوديت است. بردگی و بندگی و خفت و خواری است.
اسلام دين نيست، ديوانگی است. اسلام دين مردم نيست، اسلام دکان آخوند است. همانطور که دکان قتل و غارت محمد و علی و عمر و حسن و حسين بود.
بيانيه های ميرحسين موسوی و افاضات عطاء الله مهاجرانی و محسن کديور و سروش و يوسفی اشکوری و حبيب الله پيمان و ساير اسلافروشان کهنه کار و نيز فتواهای آخوند حسينعلی منتظری که پيوسته و بی وقفه از کانال فاضلاب ايشان تخليه می شود، جملگی به هدف منحرف ساختن و فرسودن و مصادرهء قيام ايرانيان بر عليه حکومت هزاروچهارصدسالهء اسلام پرداخته می گردد. جالب اينجاست که آخوند منتظری که همواره به جای ايران از جغرافيايی به اسم، بلاد اسلامی(؟) نام می برد!؟
ماهيت ضدبشر و نابودگر، ضد آزادی و برابري، زن ستيز و زن آزار، انديشه سوز و روانپريش و در يک کلام گوهر و ذات ضد فرهنگ و ضد تمدن اسلام آشکار است.
اصلاح طلبان و خاتمی چی ها و عوامل و آدم های هاشمی رفسنجانی و شريکان سه دهه دزدی و جنايت و شکنجه و ترور و تجاوز حکومت اسلام، فرياد کودتا- کودتا برآوردند! هيچکس هم نپرسيد کدام کودتا؟
اصل انقلاب 57 کودتايی بر ضد مردم ايران بود. کودتايی بود که مافيای روحانيت هزارساله در کنف حمايت ائتلاف استعمارگران بر مردمی جن زده و اسلامباره آوار کرد.
اصلاً تمامی تاريخ اسلام، تاريخ کودتا بر عليه انسان بوده است.
آنچه به بعثت محمدتازی و ظهور اسلام شناخته شده، کودتای قطاع الطريق ها؛ محمد، علی، عمر و ساير دزد های مدينه برضد برابری و آزادی و حقوق طبيعی نوع بشر بوده است.
ادامــــه اين نوشتار «سيامک مهــر - November 09, 2009» را در سایت «گزارش به خاک ايـران» بخوانيـد